«سردار همدانی از چند روز قبل، از شهادتش مطمئن بود. آخرین لحظهای که شهید همدانی را دیدم، چند ساعت قبل از شهادتش بود... یک حالت جوانی در او دیدم، در لحظه آخر خیلی بشاش بود و با خنده به من گفت بیا یک عکس بگیریم شاید آخرین عکس من باشد. وقتی این حرف را زد این شعر به ذهنم آمد که «رقص و جولان بر سر میدان کنند، رقصاندر خون خود مردان کنند/، چون رهند از دست خود دستی زنند، چون جهند از نقص خود رقصی کنند...»
این بخشی از روایت شهید حاج قاسم سلیمانی درباره ساعاتی قبل از شهادت شهید همدانی است (مهرماه ۹۵ و در اولین مراسم سالگرد شهادت سردار همدانی).
سردار شهید حاج حسین همدانی، مدافع حرم و سفیر صلح و آسایش، شامگاه ۱۶ مهرماه ۹۴ در حال انجام عملیات مستشاری در حومه حلب سوریه به شهادت رسید.
بیانیه وقیحانه میرحسین موسوی و اهانت به سردار مدافع حرم و امنیت
حالا ۷ سال از شهادت او گذشته است؛ با اینکه داعش از بین رفته و نظام سلطه به شکست خود در برابر گروههای مقاومت و عمق راهبردی نظام اسلامی ایران اعتراف کرده است، اما مزدوران آمریکا و جریانی که سالهای ۸۸ و ۸۹ در تلاش برای براندازی نظام اسلامی ناکام ماندند، به دلیل مجاهدتهای سردار شهید حاج حسین همدانی در شکست داعش، تأمین امنیت ایران و مهار فتنه، هنوز کینهتوزانه در کمین تیغ کشیدن بر نظام اسلامی و هتک حرمت شهدای مدافعان حرم هستند.
میرحسین موسوی، سردسته فرقه فتنه در سالهای ۸۸ و ۸۹ در ادامه همان اقدامات رادیکالی و غیرقانونی سابق خود، دو روز پیش با انتشار مطلبی که حاکی از مأموریتی دیکتهشده برای او بود، به حمایت آشکار از اسرائیل و داعش پرداخت.
او در بخشی از هرزهگویی خود، ضمن اینکه سیاستهای منطقهای ایران را «کجروی»، «شوم» و «ننگینترین جرائم» نامیده، با ادبیاتی وقیحانه و بیشرمانه به ساحت سردار شهید حاج حسین همدانی اهانت روا داشته و نوشته است «آن سردار بیافتخار جانش در غربت به قربانی مستبدی دیگر تلف شد!»
انتشار این مطلب توهینآمیز، واکنشهای فراوانی را در افکار عمومی، رسانههای داخلی و کاربران شبکههای اجتماعی بهدنبال داشت و حتی برخی از هواداران دیروز میرحسین موسوی هم از جهل و پلشتی او به ستوه آمدند و بر او تاختند، اما چه کسی است که نداند مبارزه شهید همدانی با داعش از تهران تا دمشق، دلیل کینهتوزی و عقدهگشایی مزدوران آمریکا علیه آن شهید بزرگوار است.
کینه مزدوران آمریکا از شهید همدانی عجیب نیست...
کینه و عصبانیت میرحسین موسوی و سایر مزدوران آمریکا از شهید همدانی عجیب نیست چراکه آن شهید عزیز سوابق مبارزاتی با رژیم طاغوت، حضور در جبهههای دفاع مقدس، مبارزه با منافقین و گروهکهای ضدانقلاب و دفاع از حرم، مقابله با آشوبگران و اغتشاشگران در فتنه ۸۸ را در کارنامه خود داشت.
شهید همدانی مرد روزهای سخت بود؛ او در ۸ سال دفاع مقدس؛ از کردستان تا خرمشهر برای دفاع از آب و خاک این مرز و بوم جنگید و فرماندهی چندین لشکر، ستاد و قرارگاه را برعهده داشت. بعد از آن هم در ردههای مهم فرماندهی و مدیریت بسیج و سپاه، مشاور عالی فرمانده کل سپاه، جانشین سازمان بسیج مستضعفان و فرماندهی سپاه محمد رسولالله (ص) تهران، عمر بابرکتش را صرف خدمت، امنیت و آسایش مردم کرد.
شهید همدانی، سرباز پایکار ولایت بود و آن زمان که دستاوردهای انقلاب اسلامی، عمق استراتژیک نظام در منطقه و از همه مهمتر حریم حضرت زینب (س) و حضرت رقیه (س) در مقابل داعشیها درخطر بود، در مقام مستشار نیروهای مدافع حرم و فرمانده باتجربه جنگهای ناهمتراز، نقش تأثیرگذاری در مبارزه با داعش و فعالیتهای مستشاری در سوریه داشت.
«حبیب سپاه» و سردار محبوب سوریها (معروف به «ابو وهب») در بیان دشمنان مصداق بارز اشداء علی الکفار بود و شاید همین عبارات روزنامه والاستریت ژورنال در وصف شهید همدانی برای فهم تخصص این فرمانده کافی باشد که «ژنرال همدانی یکی از فرماندهان نخبه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بوده و... یک متخصص در نحوه رزم عملیات نیروهای منظم با شبهنظامیان است.»
به گفته شاهدان و کارشناسان، هنگامیکه شهید همدانی در سوریه حاضر شد و شهید حاج قاسم سلیمانی او را بهعنوان فرمانده به سوریها معرفی کرد، ۸۰ درصد سوریه سقوط کرده بود و فقط جیشالحر قریب ۱۱۰ هزارنفر را سازماندهی کرده بود. شهید همدانی در کنار سایر همرزمانش و در جوار حاج قاسم توانست سوریه را از سقوط کامل نجات دهد.
سند راهبردی شهید حسین همدانی در روزهای سقوط دولت بشار
سردار همدانی در مصاحبهای با اشاره به برنامهها و فعالیتهای مستشاری در سوریه به تشریح سند راهبردی برای مهار داعش پرداخته است. آن شهید در بخشی از این مصاحبه میگوید: «بنده یک راهبرد جامع یا همان چیزی که به آن نقشه راه میگویند، در پنج حوزه مأموریتی برای خروج سوریه از این بحران نوشتم. این نقشه راه به ما نشان میداد که اگر سالها در سوریه ماندیم، باید چه کار کنیم. میدانستیم در مقابل توطئه دشمنان امت اسلامی سوریه چه نقشهای داریم و چه اقداماتی را باید انجام دهیم. در این سند راهبردی بیش از صدوچند اقدام را برای سوریه پیشبینی کرده بودیم. وقت گرفتیم و آمدیم ایران و این نقشه را به سردار سلیمانی دادیم و در جلسهای که چندین ساعت طول کشید با ایشان دراینباره صحبت کردیم. جلسه ما از صبح تا دوازده ظهر به طول انجامید. ایشان بسیار دقیق این نقشه راه را ملاحظه کردند و بخشهایی از آن را اصلاح نمودند و به من گفتند: من کاملاً با این سند راهبردی موافقم. ازآنجاکه حضرت آقا فرموده بودند تا سیاستهای کلان محور مقاومت و سوریه زیر نظر سید حسن نصرالله باشد؛ لذا ایشان طبق فرمایشات حضرت آقا کلیه امور مربوط به سوریه را مدیریت میکرد. بر همین اساس حاج قاسم گفتند: این نقشه راه را ببرید و به سید حسن نشان بدهید و اگر موافق بودند، کار را شروع کنید. ما هم رفتیم و این سند راهبردی را به ایشان دادیم و قرار شد ایشان یک هفته مطالعه کند و بعد جواب را بدهد. بعد از یک هفته به ما پیغام دادند که بیایید. ما هم از دمشق به بیروت رفتیم. آنجا با برادرمان ابامهدی که همان آقای زاهدی، فرمانده سپاه لبنان است، به حضور سید حسن نصرالله رفتیم. این جلسه که بعد از نماز مغرب و عشاء شروع شده بود تا نماز صبح به طول انجامید و بهجز نیم ساعت، سهربع که برای غذا خوردن متوقف شد، یکسره ادامه پیدا کرد و برای نماز صبح پایان یافت.
در آن موقع بیش از ۷۵ درصد کشور سوریه در اشغال تروریستهای مسلح بود و ۲۵ درصد از آن دست حکومت مرکزی مانده بود. وضعیت بسیار خطرناک بود و اصلاً کار سوریه تقریباً تمام شده بود. یک هفته طول کشید تا این سند اصلاح شود. دوباره طی جلسهای سند راهبردی اصلاحشده را خدمت ایشان بردیم. سیدحسن بعد از چندین ساعت بحث و بررسی موافقت خود را اعلام کردند و گفتند: دولتمردان سوریه درک اهمیت این نقشه راه را ندارند، الآن هم که بهشدت درگیر این بحران شدهاند. اگر شما همه سند با اقدامات موجود در آن را یکجا به آنها بدهید، آنها هم آن را بایگانی میکنند. بهتر است در چند مرحله و در هر مرحله بخشی از این اقدامها را در اختیارشان بگذارید.
اسفند ۱۳۹۱ تروریستها کاملاً به نقطه پیروزی نزدیک شده بود. آنها با حمایت همهجانبه عربستان، قطر، امارات و کشورهای غربی توانسته بودند حلقه محاصره را تنگتر و به کاخ ریاست جمهوری نزدیک شوند. بشار اسد کار را تمام شده میدانست و بهدنبال رفتن به یک کشور دیگر بود. آخرین پیشنهاد آن شب به بشار اسد داده شد. گفتم: حالا که همه چیز تمام شده و کاخ در آستانه سقوط است، شما باید این آخرین پیشنهاد ما را عملی کنید، گفتند چه کنیم؟ گفتم: درِ اسلحهخانهها را باز کنید و مردم را به اسلحههای موجود در آن مسلح کنید تا خود مردم جلوی این تروریستها را بگیرند. شکر خدا با این پیشنهاد موافقت کردند و همان شب با این اقدام سوریه از سقوط حتمی نجات پیدا کرد. همین نیروها هسته اولیه تشکیلاتی به نام دفاع وطنی را شکل دادند که الان در سوریه با داعشیها، النصرهایها و... میجنگند.»
شهید همدانی مزد اخلاصش را گرفت
رهبر معظم انقلاب مهرماه ۹۴ در بخشی از پیام تسلیت خود به مناسبت شهادت سردار حسین همدانی با اشاره به مجاهدتهای آن شهید بزرگوار تصریح کردند: «این رزمنده قدیمی و صمیمی و پرتلاش، جوانی پاک و متعبّد خود را در جبهههای شرف و کرامت، در دفاع از میهن اسلامی و نظام جمهوری اسلامی گذرانید و مقطع پایانی عمر بابرکت و چهره نورانی خود را در دفاع از حریم اهلبیت علیهمالسلام و در مقابله با اشقیای تکفیری و ضد اسلام سپری کرد، و در همین جبهه پرافتخار به آرزوی خود یعنی جان دادن در راه خدا و در حال جهاد فیسبیلالله نائل آمد و فضل و رحمت الهی بر او گوارا باد.»
رهبر انقلاب در آبان ماه همان سال وقتی که برای احوالپرسی و تسلیت به خانواده شهید همدانی در منزل آن شهید حضور یافتند خطاب به خانواده شهید گفتند: «واقعاً حیف است امثال همدانی، کاظمی، صیاد... بهغیراز شهادت از دنیا بروند... اخلاص ایشان کار خودش را کرد. خدا اینجوری است، جواب اخلاص را زود میدهد. این تشییعی که اینجا شد، تشییعی که در همدان شد، این جواب اخلاص بود؛ خدا جواب اخلاص را در همین دنیا میدهد، این تازه در این دنیا بود. هیچ اطلاعیه و سفارشی نمیتواند این جمعیت را جمع کند. این مغناطیس که دلها را میکشد ناشی از اخلاص این مرد بود، اینها اسوهاند برای همه؛ نمونهاند؛ خب مردم هم قدرشناسی کردند، الحمدلله...»
فتنه و داعش؛ دو لبه یک قیچی
داعش آمده بود تا به نیابت آمریکا و رژیم صهیونیستی، همان نقشه فتنه گران در سال ۸۸ را در کشور پیاده سازی کند. شواهد و اسناد به دست آمده از آن روزها و همچنین اظهارات رسمی مقامات وقت سیا و موساد نشان میدهد که وقایع عاشورای ۸۸، شهریور ۸۸، بهمن ۸۹ و اقدامات ساختارشکنانه سران فتنه همگی در راستای اجرای پروژههای نظام سلطه و با هدف تجزیه ایران و براندازی نظام اسلامی بود.
شهید حاج حسین همدانی که در فتنه ۷۸ جانشین نیروی مقاومت بسیج بود و از آبان ۸۸ فرماندهی سپاه محمد رسولالله تهران را برعهده داشت، در گلوگاه وقایع ۸۸ قرار گرفت و با کنترل اغتشاشات خیابانی و همچنین روشنگریها درخصوص ابعاد و عوامل اغتشاش نقش تاثیرگذاری در خنثی سازی و مهار فتنه ۸۸ داشت.
حالا بعد از ۱۳ سال، یزیدیان زمان که سودای برانداختن ریشه اسلام و انقلاب را در سر میپروراند و نمیتوانند ببینند که هر روز به افول و سقوط خود نزدیک میشوند، علیه مدافعان حرم و شهدای اسلام عقدهگشایی میکنند تا شاید به خیال خام خود، آتش فتنه دوباره زبانه کشد. حاشا و کلا! همچنانکه قرآن کریم میفرماید «یریدون ان یطفؤا نور الله بافواههم و یابی الله الا ان یتم نوره و لو کره الکافرون» (میخواهند نور خدا را با دهانهایشان خاموش کنند و خداوند دست برنمیدارد جز تا وقتی که نور خود را تمام و کامل کند، اگر چه کافران کراهت داشته باشند.)