نٓۚ وَٱلۡقَلَمِ وَمَا یَسۡطُرُونَ متولد 1996 در MIS ، خبرنگار و روزنامه نگار شناسه الکترونیکی ثبت ملی محتوای دیجیتال( کد شامد): 1-1-765329-64-0-1 در جنگ سخت، جسمها به خاک و خون کشیده میشوند و روح ها پرواز میکنند و میروند به بهشت؛ اما در جنگ نرم، اگر خدای نکرده دشمن غلبه بکند، جسمها پروار میشوند و سالم میمانند، و روح ها میروند به قعر جهنم؛ فرقش این است؛ لذا این خیلی خطرناکتر است. نوشتن، یک عمل هنرى است ؛زیادتر نگویید از آنچه که هست، از آنچه که باید و شاید. منصف باشیم؛ عادل باشیم. اینها آن وظایف ماست
اداره کل اطلاعات گیلان و سازمان اطلاعات سپاه گیلان در بیانیهای مشترک اعلام کردند که شماری از اعضای هسته مرکزی حزب جاسوس بهائیت در استان را بازداشت کردند.
سازمان اطلاعات سپاه و اداره کل اطلاعات استان گیلان بیانیهای مشترک درباره دستگیریهای اخیر در گیلان صادر کردند.
بیانیه مشترک سازمان اطلاعات سپاه و اداره کل اطلاعات استان گیلان که به تحریریه خبرگزاری فارس گیلان ارسال شده به قرار زیر است:
بسمه تعالی
اداره کل اطلاعات گیلان و سازمان اطلاعات سپاه استان گیلان: متهمین بازداشت شده که به صورت مستقیم و غیرمستقیم با کانون صهیونیستی موسوم به "بیت العدل"مستقر در سرزمینهای اشغالی فلسطین در ارتباط تشکیلاتی بودند، مأموریت راهبردی احیای تشکیلات فرقه ضاله بهائیت در استان گیلان را تحت عنوان خط تبلیغ "تهاجمی" و جمع آوری هدفمند اطلاعات را برعهده د اشتند.
این گروه همچنین مأموریت تبلیغ آموزههای استعمار ساخته بهائیت و نفوذ در محیطهای مختلف، فرهنگی، اجتماعی و آموزشی را در سطوح مختلف و به طور خاص در آموزشگاههای موسیقی برای کودکان و نوجوانان، فعالیت در عرصه کارگردانی و بازیگری تئاتر و نفوذ در سریالهای شبکه سراسری صداو سیما و استانی باران را برعهده داشتند.
یکی از مصادیق صرفاً تشکیلاتی بودن بهائیت، تأکید مفرط سردمداران به تبلیغ و اشاعه تفکرات دیکتهشده است. فرقه ضاله بهائیت، تبلیغ را از فرامین اصلی و جزء لاینفک خود میداند اما در حضور افراد ناآگاه، بهائیت را به عنوان یک باور قلبی معرفی میکنند که لزومی ندارد هیچ نمود بیرونی خاصی داشته باشد، تا پس از درگیر کردن افراد با موضوع، از طریق شستشوی مغزی، خواستههایشان را به افراد القا نمایند.
عناصر بهائی پس از ناکامی در عرصه میدانی با تغییر در شیوههای جذب حضوری و توسل به فضای مجازی،در کنار تبلیغ فردی، بخش زیادی از اهداف و برنامههای خود را از طریق رسانههای نوین و شبکه های مجازی و ماهوارهای دنبال و به صورت هدفمند به تحریک مخاطبین خود در فضای مجازی و تشویق به حضور میدانی در اغتشاشات پاییز ۱۴۰۱ و شرکت فعال در کمپین های رسانه های جریان معاند از جمله کمپین های مرتبط با موضوع " بی حجابی و اغتشاشات ۱۴۰۱ " دعوت که با برخورد قاطع اداره کل اطلاعات استان گیلان و سازمان اطلاعات سپاه استان گیلان مواجهه و جهت سیر مراحل قانونی، به مرجع قضائی معرفی گردیدند.
اداره کل اطلاعات استان گیلان و سازمان اطلاعات سپاه استان گیلان، ضمن دعوت مردم شهید پرور استان و حفظ هوشیاری نسبت به نقشههای هدفمند دشمنان ایران اسلامی با استفاده از عناصر فریب خورده فرقهای، که در نهایت خواستار کم رنگ شدن آموزههای دینی در بین جوانان عزیز و از پاشیدگی بنیان خانواده می باشند، اخبار فعالیت های عناصر مذکور را با شماره تماس های ۱۱۳ ستاد خبری اداره کل اطلاعات و ۱۱۴ ستاد خبری سازمان اطلاعات سپاه استان مطرح نمایند.
کمیته علمی کشوری کرونا اعلام کرده است لازم نیست همه افراد جامعه ماسک بزنند.
به گزارش خبر روز ؛ مرکز روابط عمومی و اطلاع رسانی وزارت بهداشت در اطلاعیهای مبتنی بر نظر کمیته علمی کشوری کرونا کرونا از پایان شرایط اضطراری کرونا و استفاده همگانی از ماسک خبر داد.
در این اطلاعیه آمده است:
بسمه تعالی
با توجه به اعلام کمیته علمی کشوری کرونا لازم نیست همه افراد جامعه ماسک بزنند. بر اساس نظر این کمیته مبنی بر شرایط با ثبات کنونی و پایان وضعیت اضطراری کرونا، به جای توصیه عمومی به کل جامعه برای استفاده از ماسک، تأکید میشود صرفا افرادی که دارای سن بالا، بیماری زمینه ای، نقص ایمنی، بیماریهای کلیوی، قلبی، ریوی و کبدی هستند و نیز کسانی که در تماس مستقیم با فردی بوده اند که مشکوک یا قطعا مبتلا به کرونا بوده است، باید از ماسک استفاده کنند.
همچنین در مورد مراکز بهداشتی و درمانی در مناطقی که انتقال عمومی یا خوشهای کووید ۱۹ گزارش شده باشد، استفاده از ماسک برای همه اعم از کارکنان و مراجعان این مراکز، توصیه میشود، ولی در مناطقی که انتقال قطعی به صورت تک گیر وجود داشته باشد، استفاده از ماسک صرفا برای کارکنان درگیر با بیماران توصیه میشود.
وزارت اطلاعات با انتشار بیانیهای در ارتباط با کشف ارتباط دستگاه جاسوسی رژیم صهیونیستی با سلوان مومیکا عنصر هتاک به قرآن مجید در سوئدتوضیحاتی را ارائه داد.
به گزارش خبر روز ؛ با عرض تسلیت و تعزیت ایام عزاداری سید الشهداء حضرت امام حسین علیه السلام و خاندان مطهر و یاران با وفای حضرتش، در پی اطلاعیهی مورخ نوزدهم تیر این وزارتخانه در خصوص کشف ارتباط دستگاه جاسوسی رژیم صهیونیستی با «سلوان مومیکا» عنصر هتاک به قرآن مجید در سوئد، اینک اطلاعات تکمیلی ارائه میشود.
۱ - طبق مستندات موجود، این عنصر خبیث در سال ۲۰۱۴ اقدام به تأسیس حزبی با عنوان «اتحادیهی دمکراتیک سریانی» در عراق نموده و ادعا میکند که او نمایندهی اصلی و صدای مسیحیان شمال غرب عراق است! لکن اهداف ضدملّی و تحرکات مشکوک وی، روز بروز استمرار فعالیتهای حزبش را با سئوالات بیشتری مواجه کرده، باعث افزایش حساسیت و مظنونیت در جامعهی عراق به وی میگردد. تا آنجا که عرصه را برای ادامهی فعالیت خود در آن کشور تنگ میبیند.
۲ - اطلاعات به دست آمده از صهیونیستها حاکی است که «سلوان مومیکا» از چند کشور اروپایی درخواست اقامت میکند که پاسخی دریافت نمینماید؛ لذا تلاش گستردهای برای تماس با رژیم اشغالگر قدس را آغاز میکند. وی برای اثبات وفاداری و کارآیی خود برای دستگاه جاسوسی صهیونیزم، کارنامهای از خویش ارائه میکند. در این کارنامه، خود را از مهمترین معارضین دولت عراق معرفی مینماید. همچنین ادعا میکند توسط جریان مقاومت اسلامی عراق به اتهام همکاری با رژیم اشغالگر قدس و تلاش برای تشکیل حکومت مستقل مسیحیان آرامی در استان نینوا، مدتی در بازداشت بوده است.
۳ - مومیکا برای اثبات ارادتش به رژیم اشغالگر قدس، تصاویری از خود با کلاه کیپا (کلاه کوچکی که یهودیان بر سر میگذارند) و نیز تصویری از پرچم رژیم صهیونیستی که در یکی از کلیساهای عراق و کنار پرچم «اتحادیه دمکراتیک سریانی» نصب کرده بود برای صهیونیستها ارسال میکند.
سلوان مومیکا
۴ - دستگاه جاسوسی رژیم صهیونیستی در سال ۲۰۱۹ میلادی او را رسماً به خدمت میگیرد و رابطی اطلاعاتی برایش تعیین میکند. مأموریت جاسوسی از مقرها و رهبران گروههای مقاومت عراق به ویژه در استان نینوا از جمله مأموریتهای محوله به وی بوده است.
۵ - مومیکا پس از خدمات فراوانش به دستگاه جاسوسی صهیونیستها، درخواست انتقال به یک کشور اروپایی را ارائه میدهد. عوامل رژیم اشغالگر نیز با این ارزیابی که «مومیکا در قبال امکان اقامت در اروپا، به هر مأموریتی تن میدهد»، اقامت و سپس تابعیت پادشاهی سوئد، یعنی حیاط خلوت سرویس جاسوسی رژیم غاصب صهیونیستی را به این عنصر پلید خیانتپیشه اعطاء میکنند.
رژیم صهیونیستی
۶ - همچنان که در اطلاعیهی قبلی این وزارتخانه اشاره شد همزمانی پروژهی جنایتکارانهی هتک کلام الله مجید توسط سلوان مومیکا در سوئد با جنایت بزرگ صهیونیستها علیه ساحلِ غربی و جنینِ مظلوم و نیز اوضاع بحران زده در داخل سرزمینهای اشغالی، نشان میدهد که پروژهی مومیکا مأموریت ابلاغی صهیونیزم با هدف انحراف افکار عمومی مسلمانان از آن جنایت وحشیانه بوده است. اما سوی دیگر آن اتفاق شوم، سوابق سوء و متعددِ اسلام ستیزانهی پادشاهی سوئد است که عملاً خود را در برابر اعتقادات مقدس و احساسات پاک بیش از دو میلیارد مسلمان جهان قرار داده است.
قطعاً خشم مقدس صدها میلیون مسلمان معتقد دنیا، آثاری به مراتب زیان بارتر از پاداش خونآلود صهیونیزم جهانی برای پادشاهی سوئد بهجا خواهد گذاشت. همچنین مصداقی دیگر از خوی اسلام ستیز رژیم کودک کش اشغالگر قدس شریف، به عنوان مسئول اصلی حوادث شوم تعرض به قرآن مجید و در برابر ادعاهای ریاکارانهی عادی سازی روابط با تعدادی از کشورهای اسلامی رقم خورد.
روز هفتم محرم، عمربن سعد، عمر بن حجاج را با ۵۰۰ سوار در کنار شریعه فرات مستقر کرد و مانع از دسترسی امام حسین (ع) و یارانش به آب شد.
این رفتار غیرانسانی سه روز قبل از شهادت امام حسین (ع) صورت گرفت.
روز هفتم محرم آب به روی سپاه امام حسین (ع) بسته شد و آرام آرام زمان هرچه بیشتر به جلوههای ایثارگری در صحرای کربلا نزدیک میشد.
امام باقر (ع) فرمود: «امام حسین (ع) از کربلا نامهای برای محمد بن حنفیه فرستاد که متن آن چنین بود: «بسم الله الرحمن الرحیم من الحسین بن علی علی محمدبن علی و منه قبل من بنیهاشم، اما بعد از فکان الدنیا لم. تکن و کان الاخرة لم تزل، والسلام؛ نامهای از حسین بن علی به محمد بن علی و دیگر بنیهاشم است. اما بعد، اینکه دنیا اصلاً وجود ندارد و آخرت همیشگی و همیشه بوده و هست».
در شب هفتم امام حسین (ع) با عمر سعد ملاقات و گفتگو کردند.
خولی بن یزید صبحی، چون عداوت شدیدی با امام حسین (ع) داشت ماجرا را به عبیدالله بن زیاد گزارش داد و آن ملعون نامههای برای عمر سعد نوشت و او را از این ملاقاتها بر حذر داشت و دستور منع آب را صادر کرد.
در این روز عبیدالله بن زیاد نامههای به نزد عمر بن سعد فرستاد و به او دستور داد تا با سپاهیان خود بین امام حسین و اصحابش و آب فرات فاصله ایجاد کند و اجازه دهد حتی قطرهای آب را به امام ندهد، همانگونه که باشد. از دادن آب به عثمان بن عفان خودداری شد.
زمانی که کاملاً آب به روی امام حسین (ع) و یارانشان بسته شد مردی به نام عبدالله بن حصین ازدی که از قبیله بجیله بود فریاد برداشت کهای حسین! این آب را دیگر بسان رنگ آسمانی نخواهی دید، به خدا سوگند که قطرهای از آن را نخواهی آشامید تا از عطش جان دهی.
امام حسین (ع) فرمودند: خدایا او را از تشنگی بکش و هرگز او را مشمول رحمت خود قرار بده.
حمید بن مسلم میگوید: به خدا سوگند که پس از این گفتگو به دیدار او رفتم در حالی که بیمار بود، قسم به آن خدایی که جز او پروردگاری نیست، دیدم که عبدالله بن حصین آنقدر آب میآید تا شکمش بالا میآید. آن را بالا می آورد، و باز فریاد می زد: العطش! باز آب می خورد تا شکمش آماس می کرد، ولی سیراب نمیشد، و چنین بود تا جان داد.
از قدیم الایام روز هفتم را متعلق به حضرت علی اصغر (ع)، کوچکترین سرباز سپاه امام حسین (ع)، میدانند، که یکی ازمصائب ناگوار و سوزناک واقعه کربلا شهادت حضرت علی اصغر (ع) است و در این روز مرثیه خوانی میشود.
وزارت اطلاعات در اطلاعیهای از بازداشت اعضای بزرگترین شبکه تروریستی وابسته به رژیم صهیونیستی در چند استان کشور خبر داد.
به گزارش خبر روز ؛ با عرض تسلیت ایام سوگواری حضرت اباعبدالله الحسین (علیهالسلام) و خاندان مطهر و یاران با وفایش و نیز عرض تسلیت شهادت چهار تن از مأموران خدوم پلیس راه جنوب شرق کشور به کلیه دلاور مردان حافظ امنیت ایران اسلامی، به استحضار ملّت شریف ایران میرساند.
اعضای شبکهی گستردهی تروریستی که قصد انجام اقدامات متعدد خرابکارانه در استانهای تهران، کرمان، اصفهان، کهگیلویه و بویر احمد، کردستان و مازندران را داشتند، توسط سربازان گمنام امام زمان (عج) در استانهای مذکور شناسایی و بازداشت شدند.
اعضای این شبکه که به واسطهی کانونهای تروریستی مستقر در کشورهای دانمارک و هلند به سازمان جاسوسی رژیم اشغالگر قدس متصل هستند و توسط آن رژیم حمایت مالی و تجهیزاتی میشدند، در آستانه ماه محرم قصد انجام چندین عملیات تروریستی در استانهای یاد شده را داشتند. ازجمله برنامهریزی اقدام انفجاری در محل مزار «سپهبد مجاهد شهید حاج قاسم سلیمانی (ره)» و نیز در برخی مراکز تجمعات مردمی و اماکن سوختگیری، همچنین انفجار دکلهای برق و ایستگاههای گاز به منظور اخلال در تأمین نیازهای داخلی و صادراتی و اهداف دیگری از این قبیل. از این هستهها تعداد ۴۳ بمب با قدرت تخریب بالا و قابلیت کنترل از راه دور، کشف و خنثی گردید. از بمبهای پیشگفته، ۲۰ بمب ویژگی پرتابی دارند که به قصد استفاده از آنها علیه هیآت و تکایا آماده شده بودند. علاوه بر آن چند خانهی تیمی، انواع سازههای فلزی انفجاری، چاشنیهای مربوطه، انواع مواد شیمیایی صنعتی و مواد پیشسازانفجاری، کیتهای الکترونیکی، ریموتهای کنترلی برای هدایت انفجار از راه دور، فیتیلههای انفجاری، چندین قبضه کلت کمری، سلاحهای شکاری ساچمهزن و مقادیر فراوانی سلاح سرد و ابزارهایی صرفاً با کاربرد دراغتشاشات خیابانی کشف و ضبط شد.
اعضای هستههای بازداشت شده، پیش از این نیز بهعنوان اقدامات آزمایشی و توانسنجی برای ارائه به کارفرمایان مستقر در دانمارک و هلند، چندین عملیات ایذایی انجام داده وعکس و فیلم آنها را برای رسانههای تروریستی مستقردر اروپا و آمریکا ارسال کرده بودند؛ همچون پرتاب کوکتلمولوتف به ساختمانهای دولتی، حملاتی به پایگاههای بسیج، آتشزدن چند بانک، چندین دستگاه عابربانک، اتوبوسهای شهری، آنتنهای مخابراتی، ایجاد انفجار در مقابل دفتر یکی از مراجع عظام در ساری، نصب پرچم رژیم موقت صهیونیست و پرچمهای منتسب به گروهکهای سلطنتطلب در محلهای مختلف و ....
این تروریستها اخیراً قصد ورود به فاز عملیات وسیع خرابکارانه را داشتند که با هوشیاری و تلهگذاری جان برکفان گمنام و فداییان ایران اسلامی، از عملیات تروریستی آنها پیشگیری شد.
وزارت اطلاعات همچنانکه قبلاً نیز اعلام کرده است، حق خود را در تعقیب تروریستهای نیابتی در فراسوی مرزهای کشور، محفوظ دانسته و اقدامات مقتضی علیه حامیان تروریسم را همچنان در دستور کار خود خواهد داشت. همچنین به کشورهایی که با داعیهی حمایت از حقوق بشر، آگاهانه به پایگاه و مأمن رسمی و آشکار تروریسم تبدیل شدهاندهشدار میدهد که تروریستها هیچگاه به حامیان خود وفادار نماندهاند. ومیزبانی از جانیان حرفهای، همیشه هزینهبر بوده است.
در پایان از هیآت، تکایا و سایر مجالس عزاداری و از کلیهی عزاداران حسینی استدعا دارد که در این ایّام ضمن دعا برای شکست توطئههای دشمنان وموفقیت مرزداران و حافظان امنیّت کشور، همچون گذشته با هوشیاری کامل، ضمن همکاری با خادمان جان برکف خود و حافظان امنیت کشور، هر مورد مشکوک را به ستاد خبری وزارت اطلاعات (۱۱۳) یا نیروهای امنیتی، انتظامی و بسیجی حاضر در محل گزارش نمایند.
در این روز عبیداللّه بن زیاد نامه ای برای عمر بن سعد فرستاد که: من از نظر نیروی نظامی اعم از سواره و پیاده تو را تجهیز کرده ام، توجه داشته باش که هر روز و هر شب گزارش کار تو را برای من می فرستند.
همچنین در این روز "حبیب بن مظاهر اسدی" به امام حسین (ع) عرض کرد: یابن رسول اللّه! در این نزدیکی طائفه ای از بنی اسد سکونت دارند که اگر اجازه دهی من به نزد آنها بروم و آنها را به سوی شما دعوت کنم.
امام حسین(ع) اجازه دادند و حبیب بن مظاهر شبانگاه بیرون آمد و نزد آنها رفت و به آنان گفت: بهترین ارمغان را برایتان آورده ام، شما را به یاری پسر رسول خدا دعوت می کنم، او یارانی دارد که هر یک از آنها بهتر از هزار مرد جنگی است و هرگز او را تنها نخواهند گذاشت و به دشمن تسلیم نخواهند نمود.
عمر بن سعد او را با لشکری انبوه محاصره کرده است، چون شما قوم و عشیره من هستید، شما را به این راه خیر دعوت می کنم.
در این هنگام مردی از بنی اسد که او را "عبداللّه بن بشیر" می نامیدند برخاست و گفت: من اولین کسی هستم که این دعوت را اجابت میکنم و سپس رجزی حماسی خواند:
"حقیقتا این گروه آگاهند ـ در هنگامی که آماده پیکار شوند و هنگامی که سواران از سنگینی و شدت امر بهراسند، ـ که من [رزمنده های]شجاع، دلاور و جنگاورم، گویا همانند شیر بیشه ام. "
سپس مردان قبیله که تعدادشان به ۹۰ نفر می رسید برخاستند و برای یاری امام حسین (ع) حرکت کردند.
در این میان مردی مخفیانه عمر بن سعد را آگاه کرد و او مردی بنام "ازْرَق" را با ۴۰۰ سوار به سویشان فرستاد.
آنان در میان راه با یکدیگر درگیر شدند، در حالی که فاصله چندانی با امام حسین (ع) نداشتند.
هنگامی که یاران بنی اسد دانستند تاب مقاومت ندارند، در تاریکی شب پراکنده شدند و به قبیله خود بازگشتند و شبانه از محل خود کوچ کردند که مبادا عمر بن سعد بر آنان بتازد.
حبیب بن مظاهر به خدمت امام (ع) آمد و جریان را بازگو کرد. امام فرمودند: "لاحَوْلَ وَلا قُوَّةَ اِلاّ بِاللّهِ"
ازدواج حضرت قاسم بن الحسن (ع)؛ تحریف تاریخ
قاسم بن الحسن (ع) در واقعه کربلا هنوز به پانزده سالگی نرسیده بود.
طبری میگوید: قاسم ده سال داشت و در مقتل ابی مخنف آمده: قاسم در کربلا چهارده ساله بود.
علامه مجلسی بر این باور است که ماجرای عروسی قاسم سند معتبری ندارد.
در این باره روایت میکنند که وقتی امام حسین (ع) مسیر مدینه تا کربلا را طی میکرد، حسن ابن حسن از عموی خویش، امام حسین (ع)، یکی از دو دختر او را خواستگاری کرد.
امام حسین (ع) فرمود: هر یک را که بیشتر دوست داری اختیار کن، حسن خجالت کشید و جوابی نداد، امام حسین (ع) فرمود: من برای تو فاطمه را اختیار کردم که به مادرم دختر رسول خدا، شبیهتر است.
به این ترتیب وجود فاطمه نو عروس در کربلا امری مسلم است.
اگر فرض کنیم ازدواج قاسم درست باشد، باید گفت: امام حسین (ع) دو دختر به نام فاطمه داشتند که یکی را به حسن تزویج کرده و دیگری را برای قاسم عقد نمودهاند، یا این که بگوییم: دختری که به عقد قاسم درآمده، نامش فاطمه نبود و نقل تاریخ در این مورد اشتباه است و اگر این داستان را صحیح ندانیم، باید بگوییم راویان نام حسن را از روی اشتباه، قاسم نقل کرده اند.
در هر صورت، بیشتر تحلیلگران واقعه عاشورا، عروسی قاسم را نادرست میدانند.
محدث قمی در منتهیالآمال و نفس المهموم، دامادی قاسم را رد میکند و میگوید: نویسندگان، نام حسن را با قاسم اشتباه کردهاند. استاد شهید مرتضی مطهری نیز عروسی قاسم را مردود میداند و مستند میکند به این که در هیچ کتاب معتبری وجود ندارد و حاجی نوری هم بر این باور است که ملاحسین کاشفی، اولین کسی است که این مطلب را در کتاب روضة الشهدا آورده و اصل قضیه صد در صد دروغ است.
ذکر مصیبت حضرت قاسم (ع)
تواریخ معتبر این قضیه را نقل کرده اند که در شب عاشورا امام (ع) اصحاب خودش را در خیمه ای «عند قرب الماء» جمع کرد.
معلوم می شود خیمهای بوده است که آن را به مشکهای آب اختصاص داده بودند و از همان روزهای اول آبها را در آن خیمه جمع می کردند.
امام اصحاب خودش را در آن خیمه یا نزدیک آن خیمه جمع کرد.
آن خطابه بسیار معروف شب عاشورا را در آنجا امام القاء کرد، که حالا آزادید (آخرین اتمام حجت به آنها).
امام نمی خواهد کسی رودربایستی داشته باشد، کسی خودش را مجبور ببیند، حتی کسی خیال کند به حکم بیعت لازم است بماند، خیر، امام فرمودند: همه تان را آزاد کردم، همه یارانم، همه خاندانم، حتی برادرانم، فرزندانم، برادر زادگانم، اینها هم جز به شخص من به کسی کاری ندارند، امشب شب تاریکی است، اگر میخواهید، از این تاریکی استفاده کنید بروید و آنها هم قطعا به شما کاری ندارند.
اول از آنها تجلیل میکند: منتهای رضایت را از شما دارم، اصحابی از اصحاب خودم بهتر سراغ ندارم، اهل بیتی از اهل بیت خودم بهتر سراغ ندارم.
در عین حال این مطالب را هم حضرت به آنها میفرماید.
همه شان به طور دسته جمعی می گویند: مگر چنین چیزی ممکن است؟! جواب پیغمبر را چه بدهیم؟ وفا کجا رفت؟ انسانیت کجا رفت؟ محبت و عاطفه کجا رفت؟ آن سخنان پر شوری که آنجا گفتند، که واقعا انسان را به هیجان می آورد.
یکی میگوید مگر یک جان هم ارزش این حرفها را دارد که کسی بخواهد فدای مثل تویی کند؟!ای کاش هفتاد بار زنده می شدم و هفتاد بار خودم را فدای تو میکردم.
آن یکی میگوید هزار بار.
یکی میگوید:ای کاش امکان داشت بروم و جانم را فدای تو کنم، بعد این بدنم را آتش بزنند، خاکستر کنند، خاکسترش را به باد بدهند، باز دو مرتبه مرا زنده کنند، باز هم و باز هم.
اول کسی که به سخن در آمد برادرش ابوالفضل بود و بعد همه بنی هاشم، همین که اینها این سخنان را گفتند، آنوقت امام مطلب را عوض کرد و فرمود: پس بدانید که قضایای فردا چگونه است.
آن وقت به آنها خبر کشته شدن را داد.
درست مثل یک مژده بزرگ تلقی کردند.
در این بین حضرت قاسم(ع) رو کرد به آقا و عرض کرد: «و انا فی من یقتل؟» آیا من جزء کشته شدگان هستم یا نیستم؟ آقا جوابش را نداد، فرمود: اول من از تو یک سؤال میکنم جواب مرا بده، بعد من جواب تو را میدهم.
شاید (من این طور فکر میکنم) آقا مخصوصا این سؤال را کرد و این جواب را شنید، خواست این سؤال و جواب پیش بیاید که مردم آینده فکر نکنند این نوجوان ندانسته و نفهمیده خودش را به کشتن داد، دیگر مردم آینده نگویند این نوجوان در آرزوی دامادی بود، دیگر برایش حجله درست نکنند، جنایت نکنند.
آقا فرمود که اول من سؤال میکنم.
عرض کرد: بفرمایید. فرمود: «کیف الموت عندک»؟
پسرکم، فرزند برادرم، اول بگو مردن، کشته شدن در ذائقه تو چه طعمی دارد؟ فورا گفت: «احلی من العسل» از عسل شیرین تر است، من در رکاب تو کشته بشوم، جانم را فدای تو کنم؟ اگر از ذائقه میپرسی (چون حضرت از ذائقه پرسید) از عسل در این ذائقه شیرین تر است، یعنی برای من آرزویی شیرینتر از این آرزو وجود ندارد، ببینید چقدر منظره تکان دهنده است!
اینها است که این حادثه را یک حادثه بزرگ تاریخی کرده است که تا زنده ایم ما باید این حادثه را زنده نگه بداریم، چون دیگر نه حسینی پیدا خواهد شد نه قاسم بن الحسنی.
وقتی امام حسین (ع) رفت به بالین حضرت قاسم، در حدود دویست نفر دور او را گرفته بودند.
امام که حرکت و حمله میکرد، آنها فرار میکردند.
یکی از دشمنان از اسب پایین میآید تا سر حضرت قاسم را از بدن جدا کند، اما خود او در زیر پای اسب رفقای خودش لگدمال میشود.
حضرت خودشان را رساندند به بالین قاسم، ولی در وقتی که گرد و غبار زیاد بود و کسی نمی فهمید قضیه از چه قرار است.
وقتی که این گرد و غبارها نشست، یک وقت دیدند که آقا به بالین قاسم نشسته است، سر قاسم را به دامن گرفته است.
این جمله را از آقا شنیدند که فرمود: «یعز علی عمک ان تدعوه فلا یجیبک او یجیبک فلا ینفعک» یعنی برادر زاده! خیلی بر عموی تو سخت است که تو بخوانی، نتواند تو را اجابت کند، یا اجابت کند و بیاید، اما نتواند برای تو کاری انجام بدهد.
در همین حال بود که یک وقت فریادی از این نوجوان بلند شد و جان به جان آفرین تسلیم کرد؛ و لا حول و لا قوة الا بالله العلی العظیم و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین، باسمک العظیم الاعظم الاعز الاجل الاکرم یا الله...
«لَیْسَ لِأَحَدٍ مِنْ دُنْیاهُ إلّا أنْفَقَهُ عَلی اُخْزاهُ»، هیچکس را از دنیایش بهرهای نیست، مگر چیزی که برای آخرتش انفاق کند.» امامعلی(علیهالسلام)
به یاری خیرین محترم ، مخاطبان عزیز وبلاگ ، جهادگران عزیز ، ......... امروز سرانه مرداد ماه ایتام تحت حمایت گروه خیریه مان پرداخت شد .
عزیزان با مشارکت در این امر خیر از یک هزار تومان ، پنج هزار توان ، ده هزار تومان ،...... واریز کردند و به راستی قطره قطره جمع گشت و دریایی شد .
امروز سرانه این کودک عزیز اهل سنت در استان سیستان و بلوچستان واریز شد
______________________________
صندوق امداد ولایت
نیکوکار گرامی مبلغ 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹ریال به حساب 💮💮💮💮 فرزند معنوی شما واریز گردید.
روز پنجم محرم سال ۶۱ هجری روزی بود که موقعیت کربلا به مرور حال و هوای جنگ به خود میگرفت؛ جنگی که با رسیدن نیروهای تازهنفس از کوفه برای لشکر دشمن پررنگتر و مهمتر جلوه میکرد.
در روز پنجم محرم بر امام حسین (ع) و یارانش چه گذشت؟
ورود چهار هزار سرباز تازهنفس به کربلا
عبیدالله بن زیاد که میخواست عمر بن سعد را برای جنگ با حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام تشجیع کرده و او را در تنگنا گذاشته و تحت فشار قرار دهد، لشکری به تعداد چهار هزار نفر از سربازان مهارت دیده و تازهنفس به سوی کربلا فرستاد تا در خدمت عمر سعد بوده و او را برای کشتن نوه رسول خدا صلیالله علیه و آله یاری کنند.
به این ترتیب با احتساب هزار نفر سربازی که در خدمت حر بن یزید ریاحی بودند و چند هزار سربازی که به همراه عمر سعد به کربلا آمده بودند، تعداد نیروهای لشکر دشمن به حدود ده هزار نفر میرسید. این طور بود که این مردان کوردل و دنیاپرست مقابل امام خود صف بستند و او را مظلومانه در بیابانی خشک و بیآب به مرگ تهدید کردند.
بستن مسیرهای منتهی به کربلا
در این روز همچنین ابن زیاد یکی از یاران خود به نام زجر بن قیس را فرستاد تا بر سر راه کربلا بایستد و هر کسی را که قصد یاری امام حسین علیه السلام داشته و بخواهد به سپاه آن حضرت ملحق شود، به قتل برساند. زجر بن قیس هم همراه ۵۰۰ نفر بر سر راه کربلا قرار گرفت تا راه شیعیان و یاران حضرت اباعبدالله علیه السلام را ببندند.
دستور بستن آب بر امام حسین علیه السلام
در این روز همچنین عبیدالله بن زیاد برای عمر سعد پیکی فرستاد و طی آن، بر او سختگیری کرده و مورد فشار و تهدید قرار داده بود تا بر امام حسین علیه السلام به شدت سخت بگیرد و راه را برای آن حضرت ببندد. در برخی از منابع نوشته شده که این پیک در روز ششم ماه محرم به دست عمر سعد که در کربلا خیمه زده بود، رسید.
طبق منابع تاریخی ابن زیاد در نامه نوشته بود: «میان حسین علیه السلام و یارانش و آب فرات حائل شو (فاصله بینداز) که حتی یک قطره از آب ننوشند تا اینکه به بیعت امیرالمؤمنین یزید و عبیدالله بن زیاد درآیند یا مانند شهید مظلوم عثمان بن عفان (که در زمان کشته شدن تشنه بود) کشته شوند.»
در همین روز بود که امام حسین علیه السلام با یاران خود گفتگو کرده و با تشریح اوضاع، یاران خود را تصفیه کردند.
روابط عمومی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان گیلان در خصوص برکناری مدیر سابق این مجموعه اطلاعیهای صادر کرد.
روابط عمومی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی گیلان در اطلاعیه ای اعلام کرد: از ابتدای دولت انقلابی، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی همواره بر مدار اصول ارزشهای اسلامی و انقلابی که میثاق بین خود و مردم شریف و نجیب ایران بوده حرکت کرده است. یکی از این اصول اصلی، فساد ستیزی از هر نوعی و در هر سطحی است.
به اطلاع همه مردم عزیز و شریف گیلان میرساند که اخیراً بلافاصله پس از ایجاد شائبه خطای مدیر سابق این مجموعه، با دستور وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی، نماینده ویژه وزیر در استان حاضر و تمام ابعاد این موضوع با حضور دستگاه قضایی با دقت بررسی شد و برای ایجاد فضای مناسب برای تحقیقات بیشتر و انجام بیخلل خدمات و فعالیتهای مستمر فرهنگی هنری، سرپرست جدیدی برای اداره کل تعیین شد.
همه اهالی استان به ویژه اصحاب فرهنگ، هنر و رسانه بدانند که رویه دولت انقلابی این است که حتی شائبه فساد را هم بر نمیتابد و با یقین به اینکه یگانه دستگاه مرجع برای قضاوت نهایی و عادلانه قوه قضاییه است، بدون هیچ گونه پیش داوری و تخریب حیثیت و آبروی افراد، پرونده موضوع را که حاوی ابهامات بسیار است، برای بررسیهای بیشتر و رسیدگیهای دقیق به دستگاه محترم قضا ارجاع داده تا با اجرای عدل و انصاف، حقیقت را کشف و قضاوت نهایی را اتخاذ کند.
در عین حال اجازه نمیدهیم شبکههای معاند و خارجنشین و خناسان و بدخواهان مردم ایران این موضوع شائبهدار را دستمایه تضعیف جبهه فرهنگی پرافتخار انقلاب اسلامی کنند.
معاون صندوق بازنشستگی کشوری درباره افزایش ۱۵ درصدی حقوق بازنشستگان توضیح داد.
به گزارش خبر روز ؛ در راستای اجرای ماده ۳۰ قانون برنامه ششم توسعه دولت مکلف شد بررسیهای لازم جهت برقراری عدالت در نظام پرداخت، رفع تبعیض و متناسبسازی دریافتها و برخورداری از امکانات شاغلین، بازنشستگان و مستمریبگیران کشوری و لشکری سنوات مختلف را انجام دهد. به دنبال این موضوع، مهرماه سال ۱۳۹۹ بود که همسانسازی حقوق بازنشستگان کشوری و لشکری تصویب و مقرر شد از محل قانون بودجه، همسانسازی حقوق بازنشستگان کشوری و لشکری ترمیم شود.
صدور احکام مربوطه در مردادماه ۱۴۰۰ توسط صندوق بازنشستگی کشوری انجام شد، اما با وجود بارگذاری احکام صادره در سایت صندوق و مشاهده و دریافت احکام مذکور توسط بازنشستگان این حوزه، احکام صادره تاکنون به اجرا درنیامده بود و پرداخت حقوق کماکان بهصورت گذشته انجام میشد. صندوق بازنشستگی در آن زمان علت عدم اجرای احکام را عدم تأمین اعتبار از سوی سازمان برنامه و بودجه اعلام کرده بود.
از آنجایی که یکی از مشمولان همسانسازی حقوق بازنشستگان کشوری و لشگری، بازنشستگان وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی هستند؛ ۲۱ فروردین ماه سال جاری بود که نعمت الله ترکی- مدیرعامل صندوق بازنشستگی کشوری در نشست با روسای کانونهای بازنشستگی دانشگاههای علوم پزشکی ۱۲ استان کشور در خصوص منابع همسانسازی بازنشستگان، با اشاره به صدور احکام افزایش ۱۵ درصدی حقوق علوم پزشکی گفت: ما باید ابتدا منابع لازم برای اجرای این احکام و تعهدات آن را مطالبه میکردیم و در اواسط سال ۱۳۹۹ که بودجه تبدیل به قانون شده بود و چنین منابعی در بودجه پیشبینی نشده بود، باید منابع آن به طور مشخص و شفاف تعیین تکلیف میشد که متاسفانه این اتفاق نیفتاده و اکنون به یک چالش تبدیل شده است.
وی در همان زمان اعلام کرد که در آخرین روزهای سال ۱۴۰۱ با پیگیریهای انجام شده مبلغ مابه التفاوت احکام ۱۵درصد، به حساب بازنشستگان مشمول حوزه وزارت بهداشت و دانشگاههای علوم پزشکی واریز شد.
درنهایت اواخر فروردین ماه امسال مدیرعامل صندوق بازنشستگی کشوری از پرداخت احکام ۱۵ درصد بازنشستگان وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و دانشگاههای علوم پزشکی خبر داد و گفت که با پیگیریهای انجام شده برای پرداخت احکام ۱۵ درصد بازنشستگان وزارت بهداشت و دانشگاههای علوم پزشکی، این احکام برای حدود ۱۸۰هزار نفر از بازنشستگان مشمول صادر شد.
این اظهارات، اما در حالی مطرح شد که برخی بازنشستگان بهداشت و درمان به دلایلی مشمول احکام جدید افزایش ۱۵ درصدی حقوق نشدند؛ رضا فیضینژاد- معاون فنی و امور بیمهای صندوق بازنشستگی کشوری در این باره به ایسنا گفت: در سال ۱۳۹۹ که طرح همسانسازی حقوق بازنشستگان کشوری و لشکری اجرا شد، به دلیل اینکه بازنشستگان وزارت بهداشت و درمان جزو دستگاههای دارای نظام پرداخت خاص هستند از این رو همسانسازی تاثیری بر حقوق آنها نداشت. با پیگیریهایی صورت گرفته از طریق سازمان برنامه و بودجه، جدولی برای این دسته از بازنشستگان در نظر گرفته شد و براساس آن افزایشی در حقوق آنها لحاظ شد.
وی با بیان اینکه این افزایش حقوق توسط صندوق بازنشستگی کشوری در اسفندماه سال ۱۴۰۱ برای ۱۸۰ هزار نفر از بازنشستگان اعمال شد، توضیح داد: زمانی که ۱۵ درصد احکام وزارت بهداشت را اعمال کردیم، حدود ۴۲۰۰ نفر باقی ماندند؛ عدهای از آنها که به سقف حقوق رسیده بودند، این موضوع برایشان اعمال نشد و عدهای نیز باتوجه به آئیننامه مهندسی مشاغل یک طبقه بالاتر از سایر کارکنان دستگاههای اجرایی قرار میگیرند و از همین رو همسانسازی برای این عده اعمال نشد و با محدودیتهایی همراه بود.
معاون فنی و امور بیمهای صندوق بازنشستگی کشوری در همین راستا اعلام کرد که اکنون با توجه به پیگیریهای بازنشستگان و مدیرعامل صندوق بازنشستگی کشوری، احکام حدود ۴۲۰۰ نفر از بازنشستگان به تدریج صادر خواهد شد؛ از روز چهارشنبه (۲۸ تیرماه) اصلاحات احکام شروع شده و به تدریج احکام صادر و تفاوت آن پرداخت میشود و این افزایش از مردادماه برای این افراد لحاظ خواهد شد.
پیام رهبر انقلاب در پی جسارت به ساحت قرآن مجید در سوئد:
اشد مجازات برای عامل جسارت به ساحت قرآن مجید مورد اتفاق همه علمای اسلام است
رهبر معظم انقلاب در پیامی جسارت به ساحت مقدس قرآن مجید در سوئد را حادثهای تلخ و توطئهآمیز و خطر آفرین خواندند.
به گزارش خبر روز ؛ حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی در پیامی جسارت به ساحت مقدس قرآن مجید در سوئد را حادثهای تلخ و توطئهآمیز و خطر آفرین خواندند و تاکید کردند: اشد مجازات برای عامل این جنایت مورد اتفاق همه علمای اسلام است، دولت سوئد باید عامل جنایت را به دستگاههای قضایی کشورهای اسلامی تحویل دهد.
متن پیام رهبر انقلاب اسلامی به این شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
جسارت به ساحت مقدس قرآن مجید در سوئد، حادثهای تلخ و توطئهآمیز و خطرآفرین است. اشد مجازات برای عامل این جنایت مورد اتفاق همه علمای اسلام است، دولت سوئد نیز باید بداند که با پشتیبانی از جنایتکار، در برابر دنیای اسلام آرایش جنگی گرفته و نفرت و دشمنی عموم ملتهای مسلمان و بسیاری از دولتهای آنان را به سوی خود جلب کرده است.
وظیفه آن دولت آن است که عامل جنایت را به دستگاههای قضایی کشورهای اسلامی تحویل دهد. توطئهگران پشت صحنه نیز بدانند که حرمت و شوکت قرآن کریم روز به روز افزونتر و انوار هدایت آن درخشانتر خواهد شد، امثال این توطئه و عاملان آن، حقیرتر از آنند که بتوانند جلوگیر این درخشش روزافزون باشند. والله غالبٌ علی اَمرِه
پس از روز سوم محرم الحرام سال ۶۱ هجری قمری، روز چهارم، عبیدالله بن زیاد مردم کوفه را در مسجد جمع کرد و سخنرانی نمود و ضمن آن مردم را برای شرکت در جنگ با امام حسین (ع) تشویق و ترغیب نمود.
سخنرانی «عبیداللّه بن زیاد» علیه امام حسین علیه السلام در مسجد کوفه
در این روز عبیدالله بن زیاد مردم را در مسجد کوفه گرد آورد و خود به منبر رفت و گفت: اى مردم! شما خاندان ابوسفیان را آزمودید و آنان را چنان شناختید، که میخواهید! و یزید را می شناسید که خوش رفتار و پسندیده روش است! و به زیر دستان احسان مىکند! و عطایاى او به جاست! و پدرش معاویه هم در زمان خودش چنین بود و این پسرش یزید هم بعد از او بندگان را گرامی میدارد! و اینک یزید دستور داده است که بهره شما را از عطایا بیشتر کنم و پولى را نزد من فرستاده است که در میان شما قسمت نموده و شما را به جنگ با دشمنش حسین بفرستم! این سخن را به گوش جان بشنوید و اطاعت کنید.
سپس از منبر به زیر آمد و عطایای وافری به مردم داد و آن ها را به کمک عمر بن سعد به جنگ حسین (ع) فرستاد و براى مردم شام نیز عطایائی مقرر کرد و دستور داد تا در تمام شهر ندا دهند که مردم براى حرکت آماده باشند و خود و همراهانش به سوى نخیله حرکت کرد و حصین بن نمیر و حجار بن ابجر و شمر بن ذى الجوشن را به کربلا گسیل داشت تا عمربن سعد را در جنگ با حسین کمک نمایند.
لشکر کشی شمر بن ذی الجوشن به سمت کربلا
پس از اعزام عمر بن سعد به کربلا، شمربن ذى الجوشن اولین فردى بود که با چهار هزار نفر سپاهى آزموده براى جنگ با امام حسین علیه السلام اعلام آمادگى کرد و بعد یزید بن رکاب کلبى با دو هزار نفر و حصین بن نمیر با چهار هزار نفر و مضایر بن رهینه مازنی با سه هزار نفر به سپاه عمر بن سعد پیوستند. اما شرورترین نیروهای عبیدالله بن زیاد، لشکر شمر بن ذی الجوشن بود که به استعداد چهار هزار تن به قصد نبرد حتمی با اهل بیت پیامبر(ص) به سمت سرزمین کربلا رفتند. ورود شمر به کربلا، مصادف با روز نهم ماهمحرم بود.
سال ۶۱ هجری قمری که حرکت حسین بن علی (ع) به سمت عراق آغاز شد، شمر اخبار این حرکت را دقیقاً پیگیری میکرد. او از جمله افرادی بود که عبیدالله بن زیاد او را برای پراکنده کردن مردم کوفه از اطراف مسلم بن عقیل به دارالاماره فرستاد. پس از آنکه امام حسین به کربلا رسید،عمر بن سعد، فرمانده لشکر کوفه، قصد جلوگیری از جنگ و خون ریزی داشت و به دنبال راه حل مسالمت آمیز بوداما شمر، ابن زیاد را که به نظر میرسید با قصد عمر بن سعد موافق است به جنگ با امام تشویق کرد. عبیدالله هم نظر شمر را قبول کرد، او را فرمانده سپاه با ۴۰۰۰ جنگجو کرد و همراه با نامهای به طرف عمربن سعد فرمانده کوفه به کربلا فرستاد تا از حسین بخواهد که یا تسلیم شود و یا به جنگ تن دهد و به دنبال این نامه گفت ای عمر سعد، اگر اینکار را انجام نمیدهی از لشکر ما کناره بگیر و لشکر را به شمربن ذی الجوشن واگذار. در روز عاشورا او فرمانده پیادههای لشکر کوفه بود.
نمازگزاران جمعه سراسر کشور با برپایی راهپیمایی، هتک حرمت به ساحت مقدس قرآن کریم در سوئدرا محکوم کردند.
نمازگزاران سراسر کشور، پس از اقامه نماز جمعه این هفته تهران (جمعه ۳۰ تیر) با برپایی راهپیمایی، هتک حرمت به ساحت مقدس قرآن کریم را محکوم کردند.
راهپیمایان در این مراسم، خواستار این شدند که دستگاه دیپلماسی با همکاری سایر کشورهای اسلامی در روابط دیپلماتیک خود با کشور سوئد تجدیدنظر کند.
نمازگزاران جمعه امروز در سراسر کشور با سر دادن شعار و در دست داشتن پارچه نوشتههایی، خشم و انزجار خویش را از توطئـۀ کثیف صهیونیستی اهـانت به قرآن کریم و ارزشهای اسلامی اعلام نموده و خواستار برخورد جدی دستگاه دیپلماسی با دولت سوئد شدند.
شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی پس از پایان تظاهرات مردمی اهانت به قرآن کریم قطعنامهای صادر کرد.
در ایام حزن و اندوه مظلومانه سرور و سالار شهیدان که قلوب مسلمانان عالم در سوز ماتم شهادت فرزند رسول خاتم میسوزد و در حالیکه از مصائب این عشق بی پایان و مظهر اتم عشق و حقیقت که در صحرای طف در خاک غلطید و رأس مبارک ناطق قرآن بر روی نیزه نابکاران رفت؛ دردمندند و همراه با عرشیان و عالم هستی عزادار اویند بار دیگر عناصر خبیث و مزدور در لانه خفاشان و مأمن شیطان صفتان به ساحت قدسی کلام الهی که حتی سرهای قدسیان در کارزار عاشورا و نینوا نیزههای ظلم را رحل قرائت خود قرار دادند و در یک آموزهای بیمانند از قرائت آن درنگ نکردند اهانت و قلوب همه مسلمانان و سینههای مالامال عاشقان و شیفتگان کلام وحی و پیروان ادیان توحیدی را جریحه دار کردند.
بی تردید این میزان سفاهت و خباثت غربیان و حمایت دولت منفور سوئد که مأمن فرزندان شیطان است جز نگرانی عمیق آنها از گسترش روز افزون و درخشش کلام الهی و وحشت از گرایش جهانیان به مکتب حیات بخش اسلام و واهمه از موج پرخروش و بنیان افکن مکتب عاشورا و اهتزار پرچم اباعبدالله الحسین نمیباشد؛ و افراد اهانت کننده به قرآن و اهل بیت بدانند این رفتارهای سخیف که نشانهی استیصال آنها در برابر پیشرفت اسلام و تفکر انقلابی مکتب قرآن و اهل بیت (علیهم السلام) است روز به روز فراگیرتر و ان شاءالله با زعامت حضرت امام خامنهای مدظله العالی به قیام جهانی منجی عالم بشریت حضرت، ولی عصر ارواحنا فداه متصل خواهد شد.
ما نمازگزاران جمعه که به دفعات شاهد تکرار این رفتار شوم و شرورانه غربیان و دولت سوئد هستیم با لعن و نفرین ابدی و وعده زود هنگام نزول عذاب الهی با دست غیرتمند مسلمان جهان، با ندای _الله اکبر خامنهای رهبر_ اعلام میکنیم:
۱- جهان اسلام بداند اتحاد و همبستگی ملتهای مسلمان و نزدیکتر شدن برخی کشورهای اسلامی و کم محلیهای اخیر به آمریکا و رژیم صهیونیستی کابوس دهشتناکی برای آمریکا و صهیونیستها و همپالگیهای آنان نظیر دولت سوئد ایجاد کرده است و نقطه کانونی نجات اسلام و مبارزه با استکبار و زورگوییهای آنان به کشورهای اسلامی همین اتحاد و ایجاد جبهه واحد برای مقابله با حرکتهای زشت و شرورانه غربیها است.
۲. با اعلام برائت از این حرکت ننگین عناصر مزدور و فرومایه اعلام میکنیم بر همه کشورها و مسلمان جهان واجب است تا هر فردی که به ساحت مقدس قرآن کریم اهانت کند برابر احکام و مجازات اسلام با او برخورد نمایند.
۳. ما از دستگاه دیپلماسی نظام مقدس جمهوری اسلامی میخواهیم که به عنوان ام القرای جهان اسلام با صلابت و با قاطعیت با اهانت کنندگان به مقدسات و دولت نابخرد سوئد با کمال قدرت و قاطعیت برخورد نماید و با هماهنگ سازی سایر کشورهای اسلامی در روابط دیپلماتیک خود با سوئد تجدید نظر نمایند.
۴. ما از علما و دانشمندان جهان اسلام میخواهیم اقتدار جهان اسلام را به دولتمردان سوئد نشان داده و با درخواست از دولتهای اسلامی نسبت به برخورد با این دولت وابسته در مجامع بین المللی و تحریم کالاهای سوئدی اقتدار پیروان قرآن کریم را به نمایش بگذارند.
۵. ما به سران آمریکا، صهیونیستها و کانونهای نشر افکار شیطانی اعلام میکنیم اهانت به ساحت قدسی کلام الهی و اعتقادات مسلمان عالم جز خسران ابدی و برافروختن خشم مسلمان و نابودی اقتدار و سلطه گری شما نتیجه دیگری نخواهد داشت و قطعا در آینده نزدیک پاسخهای قاطعی را خواهید دید.
۶- دستهای پیدا و پنهان دشمنان درصدد استحاله فرهنگی و تضعیف باورهای قرآنی جامعه اسلامی هستند. فضای یله و رهای مجازی و نفوذیها مشغول قتل عام فرهنگی بوده به جنگ با حجاب و عفت زنان مسلمان برخاسته اند. ما از مسئولان نظام اسلامی میخواهیم به وظیفه قرآنی و قانونی خود عمل نموده و در جهت اصلاح وضع موجود طبق ضوابط اقدام و توطئههای دشمن را خنثی نمایند. در پایان از حضور مردم آگاه و عزادار کشورمان در این نمایش غیرت اسلامی تشکر میکنیم.
آنها صبح یکشنبه ششم دیماه 1388 مصادف با عاشورای سال 1431 در رثای سید و سالار شهیدان اشک ماتم و عزا می ریختند که ناگهان خبری باورنکردنی در شهر پیچید. خبر رسید اغتشاشگران سبز اموی در حالی که تصاویر دو کاندیدای شکست خورده انتخابات دهم ریاست جمهوری را در دست داشته اند، در چند خیابان تهران اقدام به آشوب، اهانت به قرآن و سیدالشهدا(ع) و برهم زدن نظم عمومی کرده اند. حمله به دسته های عزاداری و نمازگزاران ظهر عاشورا و آتش زدن خیمه سالار شهیدان و نمایشگاه عاشورا و همچنین آتش زدن علم های حضرت ابوالفضل العباس (ع) از جمله اقداماتی بود که با صوت و کف زدن آنان صورت گرفت. اگر چه پیشتر نیز در 16 آذر نیز اقدام به پاره کردن و آتش زدن تصویر بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی کرده بودند، در روز قدس روزه خواری کرده و شعارهای اسراییل پسند سرداده بودند و چند روزمانده به عاشورا در سایت های ضدانقلاب فراخوان داده بودند اما باورپذیر نبود که جسارت این فرقه به هتک حرمت قرآن و سیدالشهدا(ع) برسد.
اغتشاشگران در خیابان های آزادی، انقلاب، ولیعصر و کریم خان و همچنین اطراف دانشگاه تهران دست به آشوب زده بودند و با به آتش کشیدن اموال عمومی و مردمی و همچنین هتک حرمت نمادهای حسینی و خیمه های حضرت اباعبدالله الحسین (ع)، نظم عمومی را مختل کرده بودند. آنها از فرصت مشغول شدن مردم در هیات ها، تکایا و سوگواری برای مظلومان کربلا، سوء استفاده کرده و اقدام به ایجاد اغتشاش، ناامنی و گستاخی به مقدسات کرده بودند.
مردم و بویژه دانشجویان با شنیدن خبر هتک حرمت عاشورای حسینی به دست فتنه گران، در حمایت از مکتب عاشورا شوریدند و امنیت و آرامش را به شهر برگرداندند. در پی راهپیمایی سه ساعته عزاداران تهرانی در خیابان های انقلاب و ولیعصر تا میدان هفتم تیر، حامیان خیابانی سران فتنه پا به فرار گذاشتند تا این بار لشکر یزید در عاشورای 88 شکستی سخت را از حسینیان پذیرا شود.
اغتشاشگران علاوه بر وارد آوردن خسارات فراوان به اموال عمومی، بسیاری از مغازه ها و چند خودروی نیروی انتظامی را به آتش کشیده بودند، آنها همچنین به مردم عادی و پرسنل نیروی انتظامی نیز حمله کرده بودند تا جایی که به مرگ چند شهروند بیگناه و جراحت تعدادی دیگر انجامیده بود. فرماندهی انتظامی تهران بزرگ طی اطلاعیه ای در این باره اعلام کرد: متاسفانه معدودی از فتنه گران با برنامه ریزی قبلی و بر اساس هدایت و فرخوان رسانه های بیگانه و با حضور در برخی خیابان ها و مسیرهای عزاداران حسینی با طرح شعارهای انحرافی اقدام به اخلال در نظم عمومی نموده که با کمال تاسف، در این اغتشاشات 5 نفر به طرز مشکوکی جان باختند و تعدادی نیز مجروح شدند.
وزارت اطلاعات نیز اعلام کرد که تعدادی از عناصر گروهک تروریستی منافقین در جریان اغتشاشات روز عاشورا دستگیر شدند. همچنین حجت الاسلام حیدر مصلحی وزیر اطلاعات عنوان کرد: به طور قطع به ما اثبات شد که اغتشاشات صورت گرفته در روز عاشورا از سوی ضد انقلاب بوده است و اینها از فرصت زمانی که مردم مشغول عزاداری سالار شهیدان بودند سوء استفاده و چهره خود را بر ملا کردند و افراد قابل توجهی دستگیر شدند که مجموعه هایی از مارکسیست ها، منافقان و دیگر گروه ها حضور داشتند.
شکرالله عنایتی رئیس سامانه 137 شهرداری تهران هم گفت که درگیری های روز عاشورا خسارت های میلیون تومانی به شهر تهران وارد کرد. وی عمده این خسارت ها را شامل آتش زدن سطل های زباله، شکستن شیشه ها، به آتش کشیدن کانکس ها، مغازه ها و بانک ها و همچنین تخریب علایم راهنمایی و رانندگی دانست.
حجت الاسلام کاظم صدیقی امام جمعه موقت تهران نیز از شرکت افرادی در اغتشاشات روز عاشورا در ازای دریافت پول خبر داد.
**رد پای بیگانه دیری نپایید که مشخص شد اتاق فکر هتک حرمت عاشورا در خارج از مرزها، اغتشاشات را سازماندهی کرده است. یکی از رسانه های ضدانقلاب با هماهنگی، مرخصی های تعطیلات کریسمس کارکنان خود را لغو کرده بود تا در روز عاشورا بتواند سرویس لازم را به آشوبگران ارائه بدهد. همچنین رسانه های بیگانه از جمله بی بی سی، العربیه و صدای آمریکا اقدامات اغتشاشگران در روز عاشورا را به طور ویژه پوشش دادند. در این رابطه وزارت امور خارجه ایران، سایمون گس سفیر انگلیس در تهران را هشتم دیماه بخاطر مداخله این کشور در امور داخلی کشورمان احضار کرد.
به دنبال هتک حرمت عاشورای حسینی به یکباره فریاد حمایت های دولت های غربی، آمریکا و رژیم صهیونیستی و گروهک های ضد انقلاب از اغتشاشگران بلند شد. ایهود باراک وزیر جنگ رژیم صهیونیستی فردای عاشورای 88 از غرب به دلیل نوع واکنش آنها به اغتشاشات اخیر در ایران انتقاد کرد و خواستار حمایت بیشتر این کشورها از اغتشاشات در ایران شد. دولت اوباما حمایت قاطع خود را از اغتشاشگران روز عاشورا اعلام کرد و آنها را شهروندانی نامید که در جستجوی حقوق جهانی خود هستند. مایک هامبر سخنگوی شورای امنیت ملی آمریکا نیز طی بیانیه ای بر حمایت از اغتشاشگران تاکید کرد. روزنامه دیلی تلگراف یک هفته پس از این جنایت با بیان این که اتفاقات اخیر ایران یکی از دلایلی است که باعث شده، خستگی از تن اوباما بعد از تعطیلات کریسمس بیرون نرود، گزارش داد که باراک اوباما پس از اغتشاشات روز عاشورا در ابراز حمایت از اغتشاشگران ایرانی متعهد شد که در تمامی رویدادهای غیرمنتظره، از اغتشاشگران در ایران حمایت کند. اوباما بلافاصله پس از حرمت شکنی عاشورا در نقش دایه ای مهربان برای اغتشاشگران، خواستار آزادی بی درنگ آشوب طلبان شده و گفته بود ما خواستار آزادی فوری و بی درنگ افرادی هستیم که به صورت ناعادلانه از سوی ایران بازداشت شده اند. موسوی نیز در خواست مشابهی را در بیانیه هفدهم خود پس از جنایات عاشورا مطرح کرد و خواستار آزادی همه بازداشت شدگان شد.
همچنین وزارت خارجه فرانسه با مداخله در امور داخلی ایران، حمایت خود را از فتنه انگیزی های روز عاشورا اعلام کرد. برنار والرو سخنگوی دولت سارکوزی ضمن ابراز نگرانی شدید از درگیری های روز عاشورا میان اغتشاشگران و نیروهای امنیتی افزود: فرانسه بسیار نگران است و بازداشت تظاهرکنندگان را محکوم می کند و معتقد است که این تظاهرکنندگان نباید سرکوب شوند.
مریم رجوی سرکرده گروهک تروریستی منافقین نیز از قافله حمایت از اغتشاشات روز عاشورا عقب نماند و خواستار حمایت غرب از این وقایع با استفاده از اهرم تحریم های اقتصادی شد. رجوی در گفتگو با رویترز عنوان کرد که جریان معترض در داخل ایران خواستار همان چیزی است که گروه وی خواستار آن است یعنی برچیدن کامل جمهوری اسلامی. ابوالحسن بنی صدر رییس جمهور مخلوع هم در گفتگو با شبکه روسی راشاتودی از هتاکان حمایت کرد.
سران داخلی فتنه نیز بیکار نماندند. موسوی نامزد شکست خورده انتخابات ریاست جمهوری با صدور بیانیه ای هتاکان عاشورا را مردم خداجو و همراهان خود نامید! مهدی کروبی هم در پیامی از اراذل و اوباش روز عاشورا حمایت کرد و آنان را شیعه حسینی ! نامید.
**خباثت ها و خود مهره شدن در جهت تغییر حقایق و واقعیتها حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی نهم دیماه در دیدار اعضای اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان در اروپا با اشاره به اظهارات برخی سیاستمداران دنیا درخصوص اغتشاشات روز عاشورا در تهران، اینگونه اظهارات را ناشی از -خباثت ها و خود مهره شدن در جهت تغییر حقایق و واقعیتها< و -تاثیرپذیری از رسانه های صهیونیستی و بیگانه دنیا< بیان کردند.
**و ... باز هم آقازاده های آشوبگر یک ویژگی مهم جنایت عاشورای 88 افشای ماهیت پنهان آشوب طلبانی بود که به بهانه اعتراض، آسایش عمومی را سلب کرده بودند تا جایی که اگر هم افرادی به حمایت از این فرقه می پرداختند، پس از این اتفاقات، رای خود را پس گرفتند و به صف مردم پیوستند. اما نکته تاسف برانگیز در این میان حضور فرزندان برخی مسئولان در تجمعات غیرقانونی بود. از جمله این افراد می توان به فائزه هاشمی رفسنجانی اشاره کرد که در اغلب فتنه های پس از انتخابات حضور چشمگیری داشت. او در اغتشاشات روز عاشورا نیز حضوری پررنگ داشت.
در این رابطه دانشجویان دانشگاه آزاد واحد علوم تحقیقات در روز هشتم دی 88، با تحصن در دفتر عبدالله جاسبی رئیس دانشگاه آزاد خواستار اخراج فائزه هاشمی از این دانشگاه به دلیل شرکت در اغتشاشات شدند. همچنین در همین روز هزاران دانشجوی دانشگاه های تهران با تجمع مقابل قوه قضاییه در اعتراض به حرمت شکنی عاشورا و با تعیین ضرب الاجل یک هفته ای برای دستگاه قضایی به منظور برخورد قاطع با سران فتنه، شورای پیگیری برخورد با سران فتنه را با حضور نمایندگان اتحادیه های دانشجویی تشکیل دادند. دانشجویان شعارهایی از جمله -سیدعلی لب تر کند، غسل شهادت می کنیم <، -لبیک یا خامنه ای، لبیک یا حسین است <، -ای قوه قضائی اقتدار اقتدار<، -خامنه ای کوثر است دشمن او ابتر است < و - خط سبز اموی، پیرو مسعود رجوی < سر می دادند.
**موج محکومیت هتاکی های فتنه گران حادثه عاشورای 88 به همان اندازه که غمبار بود به همان اندازه نیز از سوی مردم متدین ایران مورد انزجار قرار گرفت. گروه های مختلف مردمی، دانشجویی، احزاب، هیات ها، سازمان ها، مجامع حوزوی و دانشگاهی بلافاصله پس از شنیدن خبر هتک حرمت سالار شهیدان از سوی حامیان میرحسین موسوی، غیرت دینی خود را به نمایش گذاشتند و بطور خودجوش در سراسر ایران جنایت فتنه گران را محکوم کردند.
هیات دولت با صدور اطلاعیه ای تاکید کرد: -آنچه در عاشورای 1431 در تهران پایتخت قلب های عاشق اهل بیت علیهم السلام روی داد، بازترسیم روز دهم محرم سال 61 هجری است که تمامیت کفر و باطل، الحاد و نفاق در برابر تمامیت حق صف آراست تا شاید با استخدام گروهی از اراذل و بازماندگان گروهک های ضدانقلابی سوت زنان و هلهله کنان فاجعه دیگری را به تصویر کشانند. هتک حرمت روز عاشورا و زیرپا گذاشتن ارزش های انسانی لکه ننگی بر پیشانی موج سواران فتنه گر است که با سرسپردگی علنی و آشکار به بیگانگان در توهم براندازی نظام اسلامی اند. ملت آگاه و فهیم ایران اسلامی که همواره وفاداری خود را به نظام اسلامی و اصل مترقی و رفیع ولایت فقیه و رهبری فرزانه اثبات کرده اند و در رفراندوم بزرگ 22 خرداد ماه بزرگترین -نه < تاریخی را به غرب مداران دین ستیز و خودباخته نشان داده اند، بار دیگر ایادی خود فروخته و بازی خوردگان استکبار را سر جای خود می نشانند.< 222 نماینده مجلس با صدور بیانیه ای با اعلام برائت از هتاکان و عوامل فتنه، از دستگاه های امنیتی و قضایی کشور خواستار اشد مجازات برای آنان شماره 187 ساعت 15:31 تمام
سال ۷۳ رجوی دستور داده که باید برای مراسم ماه محرم سینه زنی و علم کشی راه انداخت تا از طریق نفوذ در این مراسم به اهداف شوم خود برسد.
هادی شبانی از جمله جداشدگان و نجات یافتگان از سازمان مجاهدین خلق (منافقین) است. او با اشاره به شیوه برگزاری آیینهای ماه محرم در این فرقه تروریستی روایت میکند: آن اوایل ماه محرم که فرا میرسید، در تشکیلات فرقه رجوی ابتدا به نهضت امام حسین و دلایل استقامت ایشان در مقابل ظلم یزید پرداخته میشد. روز عاشورا نیز با چند سخنرانی پیرامون آن روز و یا پخش فیلمهایی از سخنرانی سرکرده فرقه به موضوع خاتمه میدادند.
وی ادامه داد: در مورد سینه زنی و اجرای مراسم این چنینی هم گفته میشد که این کارها مربوط به اسلام ارتجاعی است و ما آن را قبول نداریم و باید مردم را آگاه کرد. با این اندیشه رجوی سالها اعضای خود را سرکار گذاشت. تا اینکه سال ۷۳ از رجوی دستور رسید که باید برای مراسم ماه محرم سینه زنی و علم کشی راه انداخت و تحلیلش این بود وقتی حکومت وقت از احساسات مردم استفاده میکند چرا ما این کار را نکنیم. چون مردم به این شیوه برای عزاداری عادت کردهاند پس ما هم باید با مردم همراه باشیم و بعدا با آگاهی دادن، فکر و اندیشهشان را عوض کنیم و از همان سال بطور ثابت هر ساله برای مراسم محرم دستههای بیمحتوا راه اندازی میشد.
شبانی خاطرنشان کرد: خود نفرات هم راضی به این کار نبودند و میگفتند که این چه داستانی است که سازمان شروع کرده است، اما دستور از بالا رسیده بود و باید مانند بوقلمون رنگشان را عوض میکردند، چون رجوی به این شیوه زندگی کردن عادت داشت. طی مدتی که در مناسبات سازمان بودم چیزی که توجهام را جلب میکرد این بود که شعارهایشان جنبه انتقامگیری از حکومت و مردم ایران داشت و جنبههای عاشورایی دیده نمیشد و بیشتر سعی میشد روحیه افراد را در زمینه خشونت بالا ببرند.
این عضو جدا شده از سازمان مجاهدین خلق با اشاره به اینکه این رنگ عوض کردن رجویها در همه زمینهها وجود داشت، یادآور شد: از پناه بردن و همدستی با دشمن ملت ایران آن هم در زمان جنگ تا کمک برای جاسوسی و ترور دانشمندان هستهای تا انجام عملیاتهای تروریستی که با مسیر امام حسین در تضاد است و به خاک و خون کشاندن مردم بیگناه و مزدوری برای دشمنان قسم خورده ملت ایران همه و همه در کارنامه ننگین فرقه آن چنان میدرخشد که به هیچ عنوان نمیتوانند مدعی آزادی و آزادی خواهی باشند. فرقهای که هر روز خودش را به رنگی در میآورد چگونه میتواند مدعی شعار امام حسین برای آزادی باشد.
وی در بخش دیگر سخنانش به راه و رسم مریم رجوی اشاره کرد و گفت: مریم به رسم همیشگی از راه و رسم امام حسین حرف میزد، اما در واقع او اعتقادی به حرفی که میزند ندارد. او دم از عاشورا میزند در حالی که به دستور رجوی افراد زیادی را کشتند یا حتی در مناسبات خودشان افراد را شکنجه میکنند. آتش زدن اتوبوس مردم عادی که زنده زنده در آتش سوختند و گِرا دادن به دشمن برای موشک زدن به مردم یا کشتن سربازان ایرانی که برای دفاع از کشور خود به جبهه رفته بودند، همه در تضاد با راه و رسم عاشورایی است. آیا امام حسین این گونه عمل میکرد؟
شبانی تأکید کرد: آیا امام حسین با معاویه سر سازش داشت که این گونه شما سر در آخور غرب جنایتکار و اسرائیل غاصب دارید و به آن افتخار میکنید؟ بالا بردن پرچم سرخ از جانب شما به منزله هواداری از امام حسین نیست بلکه به منزله فریبکاری و حقه بازی است که شما در فرقه رجوی بنیان نهادید. راه و رسم عاشورا گونه شما را در مقاطع مختلف در مناسبات شاهد بودیم! هر زمان شرایط خطرناک میشد شما جنایتکاران راه فرار در پیش گرفتید و بعد طلبکار نیروهایتان شدید. آری این است راه عاشورایی شما! این راه در نهایت به نابودی شما منجر خواهد شد و برای ما که سالها در مناسبات تان حضور داشتیم مفهوم عاشورا و راه امام حسین روشن شده است و دانستیم ادعایی که شما از اسلام دارید از اسلام داعشی هم خطرناکتر است.
حضرت رقیه (س) دختر امام حسین (ع) در واقعه عاشورا سه سال سن داشتند که بعد از شهادت پدر و یارانش در عصر عاشورا در خرابههای شام به شهادت رسیدند.
روز چهارم محرم به یاد روز پنجم ماه صفر که روز شهادت حضرت رقیه (س) است در هیات مذهبی مراسمی برگزار میشود. ضمن عرض تسلیت به مناسبت ایام عزاداری حضرت سیدالشهدا، نگاهی اجمالی به زندگانی حضرت رقیه (س) میاندازیم.
اثبات وجود تاریخی حضرت رقیه (س)
یکی از شهیدان قیام حسینی که نقش بسیار تاثیرگذاری درتبدیل واقعه عاشورا به یک جریان سیال تاریخی داشت، حضرت رقیه (س)، دختر سهساله امام حسین (ع) است (که بارگاه آن مخدره در شهر شام واقع شده است). بعضی از مورخین درباره وجود تاریخی حضرت رقیه (س) سعی در شبهه پراکنی دارند، اما با توجه به مستندات تاریخی که در کتاب منتخب التواریخ نقل شده میتوان به تمام این شک و دودلیها پایان داد.
در قسمتی از این مستندات تاریخی، جریان تعمیر و بازسازی قبر این بانوی سه ساله ذکر شده که بدین صورت است: چندین بار سید ابراهیم دمشقی و خانوادهاش در عالم رویا خواب این بانوی سه ساله را میبینند. در خواب از سید ابراهیم خواسته میشود که به نزد والی شام برود و از او بخواهد که قبر را تعمیر کنند؛ زیرا داخل قبر آن حضرت آب جمع شده بود و جسم مطهر ایشان معذب بود.
والی شام با مطلع شدن از این جریان از علما شیعه و سنی خواست که غسل کنند و در نزد مرقد آن بانو جمع شوند و قرار بر این شد که قفل به دست هر شخصی باز شد، متصدی نبش قبر و تعمیر آن شود. قفل تنها به دست سید ابراهیم دمشقی که نسبش منتهی به سید مرتضی علم الهدی میشود، باز شد و بدن شریف آن حضرت را به مدت سه روز از قبر خارج کردند و به تعمیر آن پرداختند. (برای اطلاع از جزئیات بیشتر به کتاب لهوف سیدبن طاووس مراجعه شود)
شهادت غم انگیز حضرت رقیه بر اساس ۳ منبع
شهادت غم انگیز حضرت فاطمه صغری و یا رقیه علیها سلام، دختر امام حسین (ع) چنین است:
عصر روز سه شنبه در خرابه در کنار حضرت زینب (س) نشسته بود. جمعی از کودکان شامی را دید که در رفت و آمد هستند.
پرسید: عمه جان! اینان کجا میروند؟ حضرت زینب (س) فرمود: عزیزم اینها به خانه هایشان میروند. پرسید: عمه! مگر ما خانه نداریم؟ فرمودند: چرا عزیزم، خانه ما در مدینه است. تا نام مدینه را شنید، خاطرات زیبای همراهی با پدر در ذهن او آمد.
بلافاصله پرسید: عمه! پدرم کجاست؟ فرمود: به سفر رفته. طفل دیگر سخن نگفت، به گوشه خرابه رفته زانوی غم بغل گرفت و با غم و اندوه به خواب رفت. پاسی از شب گذشت. ظاهراً در عالم رؤیا پدر را دید. سراسیمه از خواب بیدار شد، مجدداً سراغ پدر را از عمه گرفت و بهانه جویی نمود، به گونهای که با صدای ناله و گریه او تمام اهل خرابه به شیون و ناله پرداختند.
خبر را به یزید رساندند، دستور داد سر بریده پدرش را برایش ببرند. رأس مطهر سید الشهدا را در میان طَبَق جای داده، وارد خرابه کردند و مقابل این دختر قرار دادند. سرپوش طبق را کنار زد، سر مطهر سید الشهدا را دید، سر را برداشت و د رآغوش کشید.
بر پیشانی و لبهای پدر بوسه زد و آه و ناله اش بلندتر شد، گفت: پدر جان چه کسی صورت شما را به خونت رنگین کرد؟ پدر جان چه کسی رگهای گردنت را بریده؟ پدر جان «مَن ذَالَّذی أَیتَمَنی علی صِغَرِ سِنِّیِ» چه کسی مرا در کودکی یتیم کرد؟ پدر جان یتیم به چه کسی پناه ببرد تا بزرگ بشود؟ پدر جان کاش خاک را بالش زیر سرم قرار میدادم، ولی محاسنت را خضاب شده به خونت نمیدیدم.
دختر خردسال حسین (ع) آن قدر شیرین زبانی کرد و با سر پدر ناله نمود تا خاموش شد. همه خیال کردند به خواب رفته. وقتی به سراغ او آمدند، از دنیا رفته بود. شبانه غساله آوردند، او را غسل دادند و در همان خرابه مدفون نمودند.
شرح شمع: صفحه ۳۱۰ - نفس المهموم ۴۵۶ -الدمع الساکه ۱۴۱
نقش موثر حضرت رقیه (س) در تبدیل واقعه عاشورا به یک جریان سیال تاریخی
جریان کربلا محدود به واقعه عاشورا نیست؛ چراکه پس از آن با ادامه حرکت کاروان اسرا، مبارزه خاندان اهل بیت با یزید همچنان ادامه داشت. ادامه نهضت حسینی را میتوان از خطبههای غرای امام سجاد (ع) تا نقش بیدارگری حضرت زینب (س) در شهرهای بزرگی، چون کوفه و شام دانست.
چه بسیار مسیحیان و یهودیانی که به وسیله کاروان اسرا مسلمان شدند و از همه پررنگتر آن که، خانواده یزید و غلامانش با دیدن اهل بیت پیامبر در اسارت از او بیزاری جستند و جزء محبین خاندان عصمت و طهارت شدند.
حضرت رقیه (س) یاقوتی درخشنده در شهر شام
نهضت حسینی با یادگار گذاشتن نشانهای گرانقدر (حضرت رقیه) در شهر شام باعث دگرگونی عمیق و تغییری شگرف در شهر شام شدند؛ زیرا شهر شام از زمان عثمان، خلیفه سوم تحت امارت معاویه بوده و به گواهی تاریخ او از همان زمان در تدارک تشکیل حکومت بنیامیه بود.
پس از مرگ عثمان و به حکومت رسیدن امام علی (ع) وی حاضر به بیعت با امام نشد و از ایشان امارت شهر شام را درخواست کرد و به سبب آن که امام امارت شهر شام را به وی واگذار نکرد، جنگ صفین و ماجرای حکمیت روی داد.
پس از مرگ عثمان و به قدرت رسیدن معاویه او دست به جنایات بسیار عجیب و خطرناکی در عالم اسلام زد. اثرات ظلمی که معاویه در حق اسلام و مسلمین کرد قابل توصیف و شمارش نیست.
جریانسازی خطرناک معاویه
از جمله آن میتوان به رواج سب و لعن امام علی (ع) و جعل احادیث احادیث پیامبر اشاره کرد. در کتاب أسرار آل محمد علیهم السلام نقل شده: معاویه قاریان اهل شام و قاضیان آن را فرا خواند و به آنان اموالی داد و ایشان را در نواحی و شهرهای شام پراکنده ساخت. آنان هم مشغول به نقل روایات دروغین شدند و پایههای باطلی را برای مردم پایهگذاری کردند. آنان به مردم چنین خبر میدادند که علی علیه السلام عثمان را کشته و بدین وسیله اهل شام را به معاویه متمایل کردند و همه اهل شام متفق الکلمه شدند.
برنامه بیستساله معاویه بر ضد ولایت امیرالمؤمنین (ع)
معاویه این برنامه را بیست سال ادامه داد و در تمام مناطق تحت حکومتش آن را اجرا میکرد، تا آنکه اراذل شام و یاران باطل نزد او آمدند و بر سر غذا و آب او نشستند.
او به آنان اموال میداد و برای ایشان زمینها را قسمت میکرد و خوراکی و نوشیدنی به آنان میخورانید، تا آنجا که خردسالان با این برنامه بزرگ شدند و بزرگسالان پیر شدند و عربهای بیابانی با این عقاید به شهرها کوچ کردند. اهل شام لعن شیطان را ترک کردند و بر علی (ع) لعن کردند و نوشتهای هم به همه شهرها برای کارمندانش نوشت که: «امانم را برداشتم از کسی که حدیثی در مناقب علی بن ابی طالب یا فضائل اهل بیتش نقل کند و چنین کسی عقوبت را بر خودش روا داشته است.»
بارگاه حضرت رقیه در شهر شام تبدیل به مرکزی برای تبلیغ تشیع شد
به یمن حضور این مخدره بزرگوار در قلب حکومت امویان، راه گمکردگان طریق ولایت به سمت اهل بیت هدایت میشوند و مَثَل آن شهید خردسال همانند مناری است که انسانهای سرگردان را نجات میدهد. همچنین از اثرات وجودی حضرت رقیه (س) کم اثر شدن جنایاتی بود که معاویه ملعون در حق اسلام انجام داد؛ زیرا مرقد آن مخدره تبدیل به مرکزی برای تبلیغ شیعیان شد.
کرامات حضرت رقیه (ع)
از حضرت رقیه (ع) ومرقد مطهر آن حضرت، در طول تاریخ، کرامات متعددی بروز کرده است. در این مطلب توجه شما را به یک کرامت شگفت جلب میکنیم:
بگو چند جمله از مصیبت دخترم (رقیه) را بخواند
مرحوم حاج میرزا علی محدث زاده (متوفای محرم ۱۳۹۶ ه. ق)، فرزند مرحوم محدث عالی مقام حاج شیخ عباس قمی رضوان الله تعالی علیها، از وعاظ وخطبای مشهور تهران بودند. ایشان میفرمود: یکسال به بیماری وناراحتی حنجره وگرفتگی صدا مبتلا شده بودم، تا جایی که منبر رفتن وسخنرانی کردن برای من ممکن نبود. مسلم، هر مریضی در چنین موقعی به فکر معالجه میافتد، من نیز به طبیبی متخصص و با تجربه مراجعه کردم.
پس از معاینه معلوم شد بیماری من آن قدر شدید است که بعضی از تارهای صوتی از کارافتاده و فلج شده و اگر لاعلاج نباشد صعب العلاج است.
طبیب معالج در ضمن نسخهای که نوشت دستور استراحت داد و گفت که باید چند ماه ازمنبر رفتن خودداری کنم وحتی با کسی حرف نزنم واگر چیزی بخواهم و یا مطلبی از زن و بچهام انتظارداشته باشم آنها را بنویسم، تا در نتیجه استراحت مداوم واستعمال دارو، شاید سلامتی از دست رفته مجددا به من برگردد.
البته صبر درمقابل چنین بیماری وحرف نزدن با مردم حتی با زن وبچه، خیلی سخت وطاقتفرساست، زیرا انسان بیشتر از هر چیز احتیاج به گفت وشنود دارد و چطور میشود چند ماه هیچ نگویم وحرفی نزنم وپیوسته در استراحت باشم؟! آن هم معلوم نیست که نتیجه چه باشد.
برهمه روشن است که با پیش آمدن چنین بیماری خطرناکی، چه حال اضطراری به بیماردست میدهد اضطرار میاندازد، این حالت پریشانی است که انسان امیدش از تمام چارههای بشری قطع شده و به یاد مقربان درگاه الهی میافتد تا به وسیله آنها به درگاه خداوند متعال عرض حاجت کرده وا زدریای بیپایان لطف خداوند بهرهای بگیرد.
من هم باچنین پیش آمدی، چارهای جز توسل به ذیل عنایت حضرت امام حسین (ع) نداشتم. روزی بعد ازنماز ظهر وعصر، حال توسل به دست آمد وخیلی اشک ریختم وسالار شهیدان حضرت اباعبدالله (ع) راکه به وجود مقدس ایشان متوسل بودم مخاطب قرارداده گفتم: یا بن رسول الله، صبر درمقابل چنین بیماری برای من طاقتفرساست. علاوه بر این من اهل منبرم و مردم ازمن انتظاردارند برایشان منبربروم.
من از اول عمر تا به حال علی الدوام منبر رفتهام و از نوکران شما اهل بیتم، حالا چه شده که باید یکباره از این پست حساس براثر بیماری کنار باشم. ضمنا ماه مبارک رمضان نزدیک است، دعوتها را چه کنم؟ آقا عنایتی بفرما تا خدا شفایم دهد.
به دنبال این توسل، طبق معمول کم کم خوابیدم. درعالم خواب، خودم را در اطاق بزرگی دیدم که نیمی ازآن منور وروشن بود وقسمت دیگر آن کمی تاریک.
درآن قسمت که روشن بود حضرت مولی الکونین امام حسین (ع) را دیدم که نشسته است. خیلی خوشحال وخوشوقت شدم و همان توسلی را که در حال بیداری داشتم در حال رویا نیز پیداکردم. بنا کردم عرض حاجت نمودن، ومخصوصا اصرار داشتم که ماه مبارک رمضان نزدیک است و من در مساجد متعدد دعوت شدهام، ولی با این حال حنجره ا زکارافتاده چطور میتوانم منبر رفته وسخنرانی نمایم وحال آنکه دکتر منع کرده که حتی با بچههای خود نیز حرفی نزنم.
چون خیلی الحال وتضرع وزاری داشتم، حضرت اشاره به من کردو فرمود به آن آقا سید که دم درب نشسته بگو اشک بریزید، ان شاءالله تعالی خوب میشوید. من به درب اطاق نگاه کردم دیدم شوهر خواهرم آقای حاج آقا مصطفی طباطبائی قمی که از علما وخطبا و از ائمه جماعت تهران میباشد نشسته است. امر آقا را به شخص نامبرده رساندم. ایشان میخواست از ذکر مصیبت خودداری کند، حضرت سید الشهدا (ع) فرمود روضه دخترم را بخوان. ایشان مشغول به ذکر مصیبت حضرت رقیه (ع) شد و من هم گریه میکردم و اشک میریختم،، اما متاسفانه بچههایم مرااز خواب بیدار کردند ومن هم با ناراحتی از خواب بیدار شدم ومتاسف ومتاثر بودم که چرا از آن مجلس پرفیض محروم ماندهام،، ولی دیدن دوباره آن منظره عالی امکان نداشت.
همان روز، و یا روز بعد، به همان متخصص مراجعه نمودم. خوشبختانه پس از معاینه معلوم شد که اصلا اثری از ناراحتی وبیماری قبلی در کار نیست. او که سخت در تعجب بود ازمن پرسید شما چه خوردید که به این زودی وسریع نتیجه گرفتید؟!
من چگونگی توسل وخواب خودم رابیان کردم. دکتر قلم دردست داشت و سرپا ایستاده بود، ولی بعد از شنیدن داستان توسل من بی اختیار قلم از دستش برزمین افتاد و با یک حالت معنوی که بر اثر نام مولی الکونین امام حسین (ع) به او دست داده بود پشت میز طبابت نشست و قطره قطره اشک بررخسارش میریخت. لختی گریه کرد وسپس گفت: آقا، این ناراحتی شما جز توسل وعنایت و امداد غیبی چاره وراه علاج دیگری نداشت.
آیا این نام (رقیه) درست و صحیح است؟
اصل وجود دختری چهار ساله برای امام حسین علیه السلام در منابع شیعی آمده است در کتاب کامل بهائی نوشته علاء الدین طبری (قرن ششم هجری) قصه دختری چهار ساله که در ماجرای اسارت در خرابه شام در کنار سر بریده پدر به شهادت رسیده، آمده است.
اما در مورد نام او، آیا رقیه بوده یا فاطمه صغری و... اختلاف است.
دو خطاب از امام حسین علیه السلام در کربلا در مصادر شیعی آمده است که یکی از دختران حرم خود را با نام رقیه صدا زده است.
۱) - "یا اختاه یا ام کلثوم، و انت یا زینب و انت یا رقیه و انت یا فاطمه و انت یا رباب، ... ”. ۲) - "ثم نادی: یا ام کلثوم و یا سکینه و یا رقیه و یا عاتکه و یا زینب یا اهل بیتی علیکن منی السلام”.اکثر محدثان دو دختر به نامهای سکینه و فاطمه برای امام حسین (ع) ذکر کردهاند، اما علامه ابن شهر آشوب و محمد بن جریر طبری، سه دختر به نامهای سکینه فاطمه و زینب (ع) را برای آن حضرت برشمردهاند.
در میان محدثان قدیم تنها علی بن عیسی اربلی ـ صاحب کتاب کشف الغمه (که این کتاب را در سال ۶۸۷ ه ق تألیف کرده است) به نقل از کمال الدین گفته است که امام حسین (ع) شش پسر و چهار دختر داشت، ولی او نیز هنگام شمارش دخترها، سه نفر به نامهای زینب سکینه و فاطمه را نام میبرد و از چهارمی ذکری به میان نمیآورد.
احتمال دارد که چهارمین دختر همین رقیه (ع) بوده است.
علامه حائری در کتاب معالی السبطین مینویسد: بعضی مانند محمد بن طلحه شافعی و دیگران از علمای اهل تسنن و شیعه مینویسند "امام حسین (ع) دارای ده فرزند، شش پسر، و چهار دختر بوده است.
سپس مینویسد: دختران او عبارتند از: سکینه، فاطمه صغری، فاطمه کبری و رقیه علیهم السلام.
آنگاه در ادامه میافزاید: رقیه پنج سال یا هفت سال داشت و در شام وفات کرد. مادرش "شاه زنان" دختر یزجرد بود. [۴]باید دانست که گاهی بعضی از دختران دو نام داشتند مثلاً طبق قرائتی به احتمال قوی همین حضرت رقیه (س) را فاطمه صغری میخواندند و شاید همین موضوع باعث غفلت از نام اصلی او شده است.
بهرحال از لحاظ تحقیقی هیچ استبعادی وجود ندارد که نام این دختر امام حسین (ع) رقیه باشد.
نظر دو تن از مراجع تقلید در خصوص دختر سه ساله امام حسین (ع)
پنجم صفر سالروز شهادت ریحانه امام حسین (ع) حضرت رقیه (س) است که سندی بر مظلومیت خاندان پیامبر (ص) میباشد، عدهای از ارادتمندان به ساحت قدسی اهل بیت (ع) در پاسخ به شبههای که در برخی محافل مطرح شده نظر دو تن از مراجع عظام تقلید شیعه در این خصوص را با طرح ۴ سؤال جویا شدهاند.
۱-صحت وجود دختری با مشخصاتی که ارباب مقاتل در مورد کیفیت شهادت آن بزرگوار نقل کردهاند (درخرابه شام) چیست؟
۲-صحت انتساب چنین دختری به امام حسین (ع) چگونه میباشد؟
۳-صحت انتساب حرم موجود در نزدیک دمشق به دختری به نام حضرت رقیه (س) چگونه است؟
۴-با توجه به موارد گفته شده و پاسخهای حضرت عالی انجام نذر و ادای آن دارای چه حکمی است؟
متن کامل نظرات این دو مرجع تقلید تقدیم میگردد:
پاسخ آیتاللهالعظمی مکارم شیرازی
بسمهتعالی
شکی نیست که دختر کوچکی از امام حسین (ع) در شام از دنیا رفت و در آنجا دفن شد و حرم فعلی منسوب به همان دختر است، اما این که نام آن دختر رقیه بوده یا نام دیگری داشته در بین دانشمندان اسلامی اختلاف نظر وجود دارد هر چند معروف این است که نامش رقیه است.
همیشه موفق باشید.
پاسخ آیتاللهالعظمی نوری همدانی
بسمهتعالی
در کتابهایی، چون کامل بهائی و نفسالمهموم و کتابهای معتبر دیگر دختر خردسالی که برخی نام او را رقیه نامیدهاند و در شام به شهادت میرسد، برای امام حسین (ع) ذکر کردهاند و اگر کسی برای آن حضرت نذر کند، باید آن را ادا نماید و مضجع موجود در دمشق متعلق به آن حضرت است.
در روز سوم محرم، امام حسین (ع) در سرزمین کربلا مستقر شدند و عمربن سعد با لشگریان خود وارد صحرای کربلا شد.
طبق تاریخ امام پس از استقرار در سرزمین کربلا دستور برپایی خیمهها را میدهند، ولی با یک تفاوت بزرگ، در سفرهای گذشته خیمهها بر روی تپه و بلندی بر پا میشد، اما این بار امام دستور میدهند که خیمهها بر روی سطح صاف و یا فرورفتگی بر پا شود. شاید منظور از این دستور امام این بود که کودکان و زنان در میدان جنگ و درگیری چیزی را مشاهده نکنند تا دچار ترس و وحشت نشوند.
حربن یزید ریاحی که از سوی دشمن مامور شده بود تا با سپاهیانش راه را بر امام ببندد در مقابل کاروان امام خیمه میزند و در اولین اقدام عبیدالله را از ورود امام به کربلا با خبر میسازد.
خریداری اراضی کربلا:
از اتفاقاتی که در روز سوم محرم به روایت تاریخ رخ داده است، خرید زمین کربلا توسط امام حسین(ع) بود. امام زمین کربلا را از اهل نینوا خریدند و شرط کردند که هر کس که علاقمند به زیارت قبور شهدا و قبر حضرت بود او را پذیرایی کرده و هدایت کنند.
ورود عمر بن سعد به کربلا:
عبیدالله بن زیاد در روز دوم محرم نامهای را برای امام ارسال میکند و مینویسد که یزید مرا فرمان داده که یا از تو و یارانت بیعت گرفته و تسلیم ما شوید و یا شما را زنده نگذارم. امام حسین (ع) جواب نامه عبیدالله را نمیدهند و به فرستاده او میفرمایند که برای عبیدالله بن زیاد عذابی سخت در انتظار است.
بدین ترتیب عبیدالله، عمربن سعد را فرمان داده تا به جنگ با امام برود. عمر بن سعد که وعده حکومت بر ری را از عبیدالله گرفته بود از جنگ با امام حسین(ع) میترسد و فرمان عبیدالله را قبول نمیکند. اما عبیدالله شرط حکومت بر ری را جنگ با امام حسین(ع) میخواند و عمر بن سعد در شرایطی که اطرافیانش او را از این کار منع میکردند قبول کرد که به جنگ با امام حسین(ع) برود.
بالاخره عمر بن سعد در روز سوم محرم با 4 هزار سپاه از اهل کوفه به کربلا داخل میشود.
هنگامی که عمر بن سعد به کربلا وارد شد، عزرة بن قیس احمسی را نزد امام حسین علیهالسلام فرستاد تا از امام سؤال کند برای چه به این مکان آمده است و چه قصدی دارد؟ چون عزره از جمله کسانی بود که به امام نامه نوشته و او را به کوفه دعوت کرده بود از رفتن به نزد آن حضرت شرم کرد. پس عمر بن سعد از اشراف کوفه که به امام نامه نوشته و او را دعوت به کوفه کرده بودند خواست که این کار را انجام دهند. تمامی آنها از رفتن به خدمت امام حسین علیهالسلام خودداری کردند. ولی شخصی به نام کثیر بن عبدالله شعبی که مرد گستاخی بود برخاست و گفت: من به نزد حسین رفته و اگر بخواهی او را میکشم. عمر بن سعد گفت: چنین تصمیمی را فعلا ندارم، ولی به نزد او برو و از او سؤال کن به چه منظوری به اینجا آمده است؟
کثیر بن عبدالله به طرف امام حسین علیهالسلام رفت، ابوثمامه صائدی که از یاران امام حسین علیه السلام بود چون کثیر بن عبدالله را مشاهده کرد به امام عرض کرد: این شخص که میآید بدترین مردم روی زمین است، پس ابوثمامه راه را بر کثیر بن عبدالله گرفت و گفت: شمشیر خود را بگذار و نزد حسین برو! کثیر گفت: به خدا سوگند که چنین نکنم! من رسول هستم، اگر بگذارید، پیام خود را میرسانم در غیر این صورت برمیگردم. ابوثمامه گفت: من دستم را روی شمشیرت میگذارم تو پیامت را ابلاغ کن. کثیر بن عبدالله گفت: به خدا سوگند هرگز نمیگذارم چنین کاری کنی. ابوثمامه گفت: پیامت را به من بازگو تا من آن را به امام برسانم، زیرا تو مرد زشت کاری هستی و من نمیگذارم به نزد امام بروی. پس از این مشاجره و نزاع کثیر بن عبدالله بدون ملاقات بازگشت و جریان را به عمر بن سعد اطلاع داد.
عمر بن سعد شخصی به نام قرة بن قیس حنظلی را به نزد خود فرا خواند و گفت: ای قره حسین را ملاقات کن و از علت آمدنش به این سرزمین جویا شو. قرة بن قیس به طرف امام حرکت کرد، امام حسین علیه السلام به اصحاب خود فرمود: آیا این مرد را میشناسید؟ حبیب بن مظاهر عرض کرد: آری! این مرد، تمیمی است و من او را به حسن رأی میشناختم و گمان نمیکردم او را در این صحنه و موقعیت مشاهده نمایم. آنگاه قرة بن قیس آمد و بر امام سلام کرد و رسالت خود را ابلاغ کرد، امام حسین علیهالسلام فرمود مردم شهر شما به من نامه نوشتند و مرا دعوت کردهاند و اگر از آمدن من ناخشنودید باز خواهم گشت، قرة چون خواست برگردد حبیب بن مظاهر به او گفت: ای قرة وای بر تو چرا به سوی ستمکاران باز میگردی؟ این مرد را یاری کن که بوسیله پدرانش به راه راست هدایت یافتی. قرة گفت: من پاسخ این رسالت را به عمر بن سعد برسانم، سپس در این امر اندیشه خواهم کرد. پس به نزد عمر بن سعد بازگشت و او را از جریان باخبر ساخت.
وقایع سوم محرم,وقایع روز سوم محرم,واقعه سوم محرموقایع روز سوم محرم
نامه عمر بن سعد به عبیدالله بن زیاد:
حسان فائد میگوید: من نزد عبیدالله بن زیاد بودم که نامه عمر بن سعد را آوردند و در آن نامه چنین آمده بود: چون من با سپاهیانم در برابر حسین و یارانش پیاده شدم قاصدی نزد او فرستادم و از علت آمدنش جویا شدم، او در جواب گفت: اهالی این شهر برای من نامه نوشته و نمایندگان خود را نزد من فرستاده و از من دعوت کردهاند، اگر آمدنم را خوش نمیدارید باز خواهم گشت. عبیدالله چون نامه عمر بن سعد را خواند گفت: اکنون که در چنگ ما گرفتار شده امید نجات دارد ولی حالا وقت فرار نیست.
نامه عبیدالله بن زیاد به عمر بن سعد:
عبیدالله به عمر بن سعد نوشت: نامه تو رسید و از مضمون آن اطلاع یافتم از حسین بن علی بخواه تا او و تمام یارانش با یزید بیعت کنند اگر چنین کرد ما نظر خود را خواهیم نوشت.
چون نامه به دست عمر بن سعد رسید، گفت: میپندارم که عبیدالله بن زیاد خواهان عافیت و صلح نیست. عمر بن سعد نامه عبیدالله بن زیاد را به اطلاع امام نرسانید زیرا میدانست که آن حضرت با یزید هرگز بیعت نخواهد کرد.
عبیدالله بن زیاد پس از اعزام عمر بن سعد به کربلا اندیشه سپاه انبوهی را در ذهن میپرورانید.
عبیدالله بن زیاد در نخیله:
عبیدالله شخصا از کوفه به طرف نخیله حرکت کرد و کسی را نزد حصین به تمیم که با قادسیه رفته بود فرستاد و او به همراه چهارهزار نفر که با او بودند به نخیله آمده سپس کثیر بن شهاب حارثی و محمد بن اشعث و قعقاع بن سوید و اسماءبن خارجه را طلب کرد و گفت: در شهر گردش کنید و مردم را از اطاعت و فرمانبرداری از یزید و من فرمان دهید و آنان را از نافرمانی و برپا کردن فتنه برحذر دارید و آنان را به لشگرگاه فرا خوانید.
پس آن چهار نفر طبق دستور عمل کردند و سه نفر از آنها به نخیله نزد عبیدالله بن زیاد بازگشتند و کثیر بن شهاب در کوفه ماند و در میان کوچهها و گذرگاهها میگذشت و مردم را به پیوستن به لشکر عبیدالله بن زیاد تشویق میکرد و آنان را از یاری امام حسین علیه السلام بر حذر میداشت. عبیدالله گروهی سواره را بین خود و عمر بن سعد قرار داد که هنگام نیاز او وجود آنها استفاده شود و در هنگامی که او در لشگرگاه نخیله بود شخصی به نام عمار بن ابی سلامه تصمیم گرفت که او را ترور کند، ولی موفق نشد به طرف کربلا حرکت کرد و به امام ملحق گردید و شهید شد.