قاتل شهید نیروی انتظامی توسط اولیایدم بخشیده شد؛ این بخشش در روز تولد شهید صورت گرفت.
چهارشنبه آخر سال 92، در پی تماس تلفنی شهروندان با مرکز فوریتهای پلیسی 110 تهران بزرگ مبنی بر ایجاد مزاحمت چند فرد شرور در محدوده نواب تهران، گشت پلیس به محل اعزام شد.
شهید دلاور که به همراه دیگر همکارانش به این مأموریت اعزام شده بود، هنگام انجام وظیفه، به وسیله نارنجک دستساز پرتاب شده توسط یکی از اوباش، از ناحیه سر به شدت مصدوم و بلافاصله به بیمارستان لقمان حکیم منتقل شد.
شهید "هادی جوان دلاور" که تنها 30 سال از عمرش میگذشت و به تازگی ازدواج کرده بود، پس از گذشت 57 روز از شب حادثه، اوایل اردیبهشت ماه 93 به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
"آرش"؛ ضارب این حادثه که از صحنه حادثه متواری شده بود با اقدام اطلاعاتی و تخصصی پلیس پس از 48 ساعت دستگیر و در تحقیقات ضمن اقرار به جرم خود، اعتراف کرد: در شب حادثه، به اتفاق دوستانم برای جشن چهارشنبهسوری به منطقه نواب رفته بودیم، هنگام ترقهبازی که با سر وصدای بسیاری همراه بود، با دیدن خودرو گشتی پلیس پا به فرار گذاشتیم، در این حین، تلفنهمراهم به دست یکی از مأموران پلیس افتاد و چون نتوانستم آن را بگیرم عصبانی شدم.
این متهم ادامه داد: کمی جلوتر رفتیم که با دیدن تعدادی مأمور پلیس، با انداختن نارنجک به سمت آنها خواستم عقده و عصبانیت خود را خالی کنم غافل از آنکه یکی از نارنجکها به سر یکی از مأموران پلیس (شهید هادی جوان دلاور) اصابت کرد.
وی افزود: با مشاهده صحنه انفجار نارنجک، فرار را بر قرار ترجیح داده و از محل گریختم اما نمیدانستم که پس از گذشت دو روز توسط پلیس دستگیر میشوم.
پرونده این متهم پس از تشکیل جلسات متعدد فنی و بازپرسی و نیز بررسی شواهد و مستندات، سرانجام در شعبه دهم دادگاه کیفری استان تهران رسیدگی شد و در آن جلسه، پس از درخواست قصاص توسط اولیایدم، متهم (آرش)، اظهارات خود را تکذیب کرد و مدعی شد در این حادثه حضور نداشته است.
هیئت قضائی بعد از شور، قتل را شبهعمد تشخیص داد و متهم را به پرداخت دیه محکوم کرد که رأی دادگاه با اعتراض اولیایدم به دیوان عالی کشور فرستاده شد که قضات دیوان بعد از بررسی، حکم دادگاه را نقض کرده و پرونده را برای رسیدگی دوباره به این شعبه هم عرض ارجاع دادند.
آرش سال 94 برای دومین بار محاکمه و به قصاص محکوم شد، حکم بعد از ارسال به دیوان به دلیل عدم حضور نماینده دادستان نقض و بار دیگر برای رسیدگی دوباره ارجاع داده شد.
در سومین دور رسیدگی به این پرونده، هیئت قضایی پس از شنیدن آخرین دفاع متهم و نیز مدارک، مستندات و شواهد موجود در پرنده، متهم را به قصاص محکوم کرد که رأی مزبور در دیوان عالی کشور تأیید شد و در حالیکه شمارش معکوس برای اجرای حکم قصاص آغاز شده بود، 11 آذر امسال و همزمان با روز تولد این شهید ناجا، پدر و مادرش با حضور در شعبه اجرای احکام دادسرای جنایی تهران قاتل را بخشیدند.
جعفر جوان دلاور؛ برادر این شهید بزرگوار درباره بخشش قاتل برادر شهیدش، اظهار کرد: شهادت برادرم از جنبه معنوی و مذهبی مورد پذیرش پدر و مادرم بود آنها از بعد شهادت مشکلی نداشتند بلکه اعتقاد شدید به این مسئله دارند که عزیز کرده دلشان را، به محضر امام زمان (عج)، مقام معظم رهبری (مدظله العالی) و نیز انقلاب هدیه دادهاند اما عزمشان را جزم کرده بودند تا در حفظ خون این شهید و نیز زنده نگه داشتن نامش، پیگیر پرونده آن تا روز اجرای حکم باشند.
وی ادامه داد: جای خالی هادی و خاطرات شیرینش، پدر و مادرم را آزرده میکرد و آنها را بر آن داشت تا تصمیم گرفتند به یکی از روستاهای استان آذربایجان شرقی عزیمت کنند.
برادر این شهید نیروی انتظامی خاطرنشان کرد: در این سالها، والدینم بیکار ننشستند بلکه با هر بهانهای دست به کار خیر میزدند تا نام هادی از یادها نرود و مردم بدانند، مأموران پلیس؛ این دلیرمردان غیور برای تأمین آسایش، آرامش و امنیت آنها، با چه سختیهایی دست و پنجه نرم میکنند تا با خیال راحت و بدون هیچ دغدغه و نگرانی در نهایت احساس امنیت در جامعه زندگی کنند غافل از اینکه معدود افراد کوتهنظر و مخل نظم و آرامش بدون در نظر گرفتن این موارد، شادی یک مراسم سنتی و زیبا را به میدان جنگ تبدیل میکنند.
جوان دلاور تصریح کرد: پدر و مادرم در همان روستا مسجدی را به یاد برادر شهیدم احداث کرده و در کنار فعالیتهای مذهبی، اقدامات فرهنگی نیز انجام میدهند تا جوانان ما سره را از ناسره تشخیص داده و امثال آرشها را به راه راست هدایت کنند تا در مواقع اینچنینی که دشمن آب در هاونگ میکوبد، فریب آنها را نخورند، اعزام مشهدالرضا اولیها که در این روزها عازم بارگاه ملکوتی ثامنالحجج میشوند، یکی دیگر از اقدامات والدین شهید هادی جوان دلاور است.
برادر این شهید مدافع امنیت با اشاره به آیه 178 سوره بقره که قصاص حق اولیایدم اما قابل بخشیدن است، گفت: والدینم تصمیم گرفتند تا قاتل را ببخشند، آن شب سخت همه در کنار هم بودیم، پدر و مادرم تصمیم به بخشیدن آرش گرفتند.
وی افزود: آن شب در خواب، برادر شهیدم را دیدم که با مادر است، به هادی گفتم کجا میروید که جواب داد با مادر میرویم خانه خرابهای را آباد کنیم، وقتی از خواب پریدم بلافاصله خوابم را برایش تعریف کردم و او نیز بر تصمیمش مصصمتر شد و با عزمی راسخ گفت بهترین امر رضایت خداوند است پس بخشش را ضروری میبینم.
جوان دلاور عنوان کرد: والدینم بدون دریافت یک ریال، در روز تولد برادرم، قاتلش را بخشیدند، به همین دلیل به نیابت از برادرم هادی و نیز پدر و مادرم از زحمات تمام پرسنل زحمتکش نیروی انتظامی به ویژه سردار اشتری؛ فرمانده محترم نیروی انتظامی، سردار رحیمی؛ فرمانده انتظامی تهران بزرگ و سردار ساجدی نیا؛ تشکر و قدردانی میکنم.
برادر شهید مدافع امنیت گفت: تنها خواستهای که از آرش داشتیم، این بود هرساله به اتفاق مشاوران پلیس، در شب چهارشنبه آخر هر سال، به منظور پیشگیری از هرگونه حادثه دلخراشی در این روز، اقدام فرهنگی انجام دهد
چهارشنبه آخر سال 92، در پی تماس تلفنی شهروندان با مرکز فوریتهای پلیسی 110 تهران بزرگ مبنی بر ایجاد مزاحمت چند فرد شرور در محدوده نواب تهران، گشت پلیس به محل اعزام شد.
شهید دلاور که به همراه دیگر همکارانش به این مأموریت اعزام شده بود، هنگام انجام وظیفه، به وسیله نارنجک دستساز پرتاب شده توسط یکی از اوباش، از ناحیه سر به شدت مصدوم و بلافاصله به بیمارستان لقمان حکیم منتقل شد.
شهید "هادی جوان دلاور" که تنها 30 سال از عمرش میگذشت و به تازگی ازدواج کرده بود، پس از گذشت 57 روز از شب حادثه، اوایل اردیبهشت ماه 93 به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
"آرش"؛ ضارب این حادثه که از صحنه حادثه متواری شده بود با اقدام اطلاعاتی و تخصصی پلیس پس از 48 ساعت دستگیر و در تحقیقات ضمن اقرار به جرم خود، اعتراف کرد: در شب حادثه، به اتفاق دوستانم برای جشن چهارشنبهسوری به منطقه نواب رفته بودیم، هنگام ترقهبازی که با سر وصدای بسیاری همراه بود، با دیدن خودرو گشتی پلیس پا به فرار گذاشتیم، در این حین، تلفنهمراهم به دست یکی از مأموران پلیس افتاد و چون نتوانستم آن را بگیرم عصبانی شدم.
این متهم ادامه داد: کمی جلوتر رفتیم که با دیدن تعدادی مأمور پلیس، با انداختن نارنجک به سمت آنها خواستم عقده و عصبانیت خود را خالی کنم غافل از آنکه یکی از نارنجکها به سر یکی از مأموران پلیس (شهید هادی جوان دلاور) اصابت کرد.
وی افزود: با مشاهده صحنه انفجار نارنجک، فرار را بر قرار ترجیح داده و از محل گریختم اما نمیدانستم که پس از گذشت دو روز توسط پلیس دستگیر میشوم.
پرونده این متهم پس از تشکیل جلسات متعدد فنی و بازپرسی و نیز بررسی شواهد و مستندات، سرانجام در شعبه دهم دادگاه کیفری استان تهران رسیدگی شد و در آن جلسه، پس از درخواست قصاص توسط اولیایدم، متهم (آرش)، اظهارات خود را تکذیب کرد و مدعی شد در این حادثه حضور نداشته است.
هیئت قضائی بعد از شور، قتل را شبهعمد تشخیص داد و متهم را به پرداخت دیه محکوم کرد که رأی دادگاه با اعتراض اولیایدم به دیوان عالی کشور فرستاده شد که قضات دیوان بعد از بررسی، حکم دادگاه را نقض کرده و پرونده را برای رسیدگی دوباره به این شعبه هم عرض ارجاع دادند.
آرش سال 94 برای دومین بار محاکمه و به قصاص محکوم شد، حکم بعد از ارسال به دیوان به دلیل عدم حضور نماینده دادستان نقض و بار دیگر برای رسیدگی دوباره ارجاع داده شد.
در سومین دور رسیدگی به این پرونده، هیئت قضایی پس از شنیدن آخرین دفاع متهم و نیز مدارک، مستندات و شواهد موجود در پرنده، متهم را به قصاص محکوم کرد که رأی مزبور در دیوان عالی کشور تأیید شد و در حالیکه شمارش معکوس برای اجرای حکم قصاص آغاز شده بود، 11 آذر امسال و همزمان با روز تولد این شهید ناجا، پدر و مادرش با حضور در شعبه اجرای احکام دادسرای جنایی تهران قاتل را بخشیدند.
جعفر جوان دلاور؛ برادر این شهید بزرگوار درباره بخشش قاتل برادر شهیدش، اظهار کرد: شهادت برادرم از جنبه معنوی و مذهبی مورد پذیرش پدر و مادرم بود آنها از بعد شهادت مشکلی نداشتند بلکه اعتقاد شدید به این مسئله دارند که عزیز کرده دلشان را، به محضر امام زمان (عج)، مقام معظم رهبری (مدظله العالی) و نیز انقلاب هدیه دادهاند اما عزمشان را جزم کرده بودند تا در حفظ خون این شهید و نیز زنده نگه داشتن نامش، پیگیر پرونده آن تا روز اجرای حکم باشند.
وی ادامه داد: جای خالی هادی و خاطرات شیرینش، پدر و مادرم را آزرده میکرد و آنها را بر آن داشت تا تصمیم گرفتند به یکی از روستاهای استان آذربایجان شرقی عزیمت کنند.
برادر این شهید نیروی انتظامی خاطرنشان کرد: در این سالها، والدینم بیکار ننشستند بلکه با هر بهانهای دست به کار خیر میزدند تا نام هادی از یادها نرود و مردم بدانند، مأموران پلیس؛ این دلیرمردان غیور برای تأمین آسایش، آرامش و امنیت آنها، با چه سختیهایی دست و پنجه نرم میکنند تا با خیال راحت و بدون هیچ دغدغه و نگرانی در نهایت احساس امنیت در جامعه زندگی کنند غافل از اینکه معدود افراد کوتهنظر و مخل نظم و آرامش بدون در نظر گرفتن این موارد، شادی یک مراسم سنتی و زیبا را به میدان جنگ تبدیل میکنند.
جوان دلاور تصریح کرد: پدر و مادرم در همان روستا مسجدی را به یاد برادر شهیدم احداث کرده و در کنار فعالیتهای مذهبی، اقدامات فرهنگی نیز انجام میدهند تا جوانان ما سره را از ناسره تشخیص داده و امثال آرشها را به راه راست هدایت کنند تا در مواقع اینچنینی که دشمن آب در هاونگ میکوبد، فریب آنها را نخورند، اعزام مشهدالرضا اولیها که در این روزها عازم بارگاه ملکوتی ثامنالحجج میشوند، یکی دیگر از اقدامات والدین شهید هادی جوان دلاور است.
برادر این شهید مدافع امنیت با اشاره به آیه 178 سوره بقره که قصاص حق اولیایدم اما قابل بخشیدن است، گفت: والدینم تصمیم گرفتند تا قاتل را ببخشند، آن شب سخت همه در کنار هم بودیم، پدر و مادرم تصمیم به بخشیدن آرش گرفتند.
وی افزود: آن شب در خواب، برادر شهیدم را دیدم که با مادر است، به هادی گفتم کجا میروید که جواب داد با مادر میرویم خانه خرابهای را آباد کنیم، وقتی از خواب پریدم بلافاصله خوابم را برایش تعریف کردم و او نیز بر تصمیمش مصصمتر شد و با عزمی راسخ گفت بهترین امر رضایت خداوند است پس بخشش را ضروری میبینم.
جوان دلاور عنوان کرد: والدینم بدون دریافت یک ریال، در روز تولد برادرم، قاتلش را بخشیدند، به همین دلیل به نیابت از برادرم هادی و نیز پدر و مادرم از زحمات تمام پرسنل زحمتکش نیروی انتظامی به ویژه سردار اشتری؛ فرمانده محترم نیروی انتظامی، سردار رحیمی؛ فرمانده انتظامی تهران بزرگ و سردار ساجدی نیا؛ تشکر و قدردانی میکنم.
برادر شهید مدافع امنیت گفت: تنها خواستهای که از آرش داشتیم، این بود هرساله به اتفاق مشاوران پلیس، در شب چهارشنبه آخر هر سال، به منظور پیشگیری از هرگونه حادثه دلخراشی در این روز، اقدام فرهنگی انجام دهد