🌐 پایگاه خبری بوعلی 🌐

بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِیمِ

تفاوت نظام و دولت

دولت، حکومت و حاکمیت چه تفاوت‌هایی با هم دارند؟

دولت، حکومت، حاکمیت؛ کلماتی که روزانه بارها آنها را تکرار می‌کنیم و ممکن است عده زیادی این کلمات را معادل یکدیگر بدانند. اما آیا واقعا این کلمات هم‌معنی هستند و کاربردهای یکسانی دارند؟

علم سیاست به این سوال اینگونه پاسخ می‌دهد؛

«نهاد دولت» به عنوان مهم‌ترین موضوع دانش سیاست است و همه شاخه‌های دانش سیاسی، از منظر خاص خود، با پدیده دولت سروکار دارند.

دانش سیاسی مستقیما به دولت نگاه می‌کند و آن را در کانون مطالعه خود قرار می‌دهد. در حالی که شاخه‌های فرعی این دانش، از چشم‌اندازهای ویژه‌ای به دولت می‌نگرند و یا وجه خاصی از آن را مطالعه می‌کنند. یعنی به طور انتزاعی‌تر، مهم‌ترین موضوع دانش سیاسی، قدرت دولتی است.

«دولت» عالی‌ترین مظهر رابطه قدرت و حاکمیت است که در همه جوامع وجود داشته و مفهوم دولت در معنایی گسترده‌تر از نهادهای قانون‌گذاری و اجرایی حکومت به کار می‌رود، اقتدار دولت در درون کشور، منحصر به فرد و بی‌نظیر است. تقسیم حاکمیت به معنای تقسیم دولت خواهد بود.

قدرت، منبع مورد استفاده دولت است، مهم‌ترین وجه حاکمیت دولت، وضع و اجرای قوانین در جامعه است. دولت در هر جامعه‌ای نماد مصلحت عمومی است و دارای کارویژه‌های متفاوتی از جمله حفظ نظم و امنیت، حراست از حقوق طبیعی افراد جامعه، ایجاد و حفظ همبستگی اجتماعی، تامین حداقل رفاه و آسایش و سایر موارد این چنینی است.

حاکمیت؛ عالی‌ترین اقتدار در دولت

حاکمیت در نظریه حقوقی و سیاسی کلاسیک به معنای عالی‌ترین اقتدار در دولت است که ممکن است در یک فرد(پادشاه مطلقه) و یا در مجمعی از افراد(مثلا پارلمان) تجلی یابد.

در نظریه کلاسیک، شخص واجد حاکمیت برتر از قانون و خود منشا قانون و فارغ از هرگونه محدودیت قانونی تلقی می‌شود، پارلمان نیز در دولت مدرن، به همین معنا، خود سامان و منشا قانون است. پس حاکم کسی یا نهادی است که بالاتر از حکم او حکمی نباشد و قانون، حکم شخص یا نهاد حاکمیت است. از این رو در دموکراسی‌ها، حاکمیت از آن قانون است.

برخی از هواداران دموکراسی آرمانی درباه تعبیر حاکمیت معتقدند در این تعبیر، حاکمیت حقوقی و حاکمیت سیاسی خلط شده است؛ پارلمان دارای حاکمیت حقوقی است، اما حاکمیت سیاسی که بر شیوه اعمال حاکمیت حقوقی نظارت دارد، از آن مردم است. یعنی حاکمیت در دست مردم است. چنین انتقاداتی برای جلوگیری از مطلقه شدن حاکمیت حقوقی عنوان شده است.

حاکمیت حقوق پارلمان لزوما مطلقه نمی‌شود، بلکه در قوانین اساسی امروز با توجه به نهادهای مربوط به تفکیک و نظارت قوای حکومتی، به هیچ یک از قوا حاکمیت حقوقی مطلق اعطا نشده است، بلکه حاکمیت خود تقسیم گشته است. به این تعبیر حاکمیت در قانون اساسی نهفته است.

منظور از حاکمیت در حقوق بین‌الملل، آزادی سیاسی و حقوقی هر دولت از کنترل و مداخله خارجی است. در این معنا دولت به عنوان شخصیت حقوقی واحد و یکپارچه دارای حاکمیت است، صرف نظر از اینکه حاکمیت داخلی آن به موجب قانون اساسی و تفکیک قوا تقسیم شده باشد یا خیر.

حکومت؛ هم به معنی حکم راندن و هم به معنی مجموعه نهادهای مجری احکام

اما همان‌طور که در ابتدا اشاره شد، حکومت نیز از دیگر واژگانی است که عموم مردم بدون اینکه تعریف دقیقی از معنایش داشته باشد، آن را در گفت‌وگوهای روزمره خود به کار می‌‎برند. حکومت هم به معنی حکم راندن است و هم به معنای نهادهای مجری احکام و از این رو حکومت نسبت به مفهوم انتزاعی‌تر دولت، مفهومی عینی‌تر است.

«وضع قوانین» و اجرای آن‌ها کارویژه اصلی حکومت است،  بعلاوه حکومت و نهادهای حکومتی جدید، جز این کارویژه‌های اولیه، به منظور حفظ نظم و امنیت و تامین عدالت قضایی، وظایفی در زمینه توسعه و تامین رفاه اجتماعی نیز بر عهده گرفته‌اند.

وضع و خرج هزینه‌های عمومی و بودجه گذاری، تامین درآمدهای حکومتی از منابع مختلف و انجام خدمات عام‌المنفعه، جزء فرایندهای حکومت در هر جامعه‌ای است. همچنین تقسیم وظایف میان نهادهای حکومتی، بستگی به سازماندهی حکومت دارد و دستگاه اداری جزء عمده‌ای از حکومت محسوب می‌شود.

حکومت ممکن است به صورت اقتدارطلبانه و استبدادی یا به شیوه‌ای قانونی و مشروط صورت گیرد. در این معنا، شیوه تعامل قدرت و نوع رابطه میان نهادهای حکومتی و گروه‌های اجتماعی مورد نظر است و حکومت به این معنا، رژیم سیاسی نیز خوانده می‌شود.  

منبع: کتاب آموزش دانش سیاسی-دکتر حسین بشیریه



نوشته شده توسط Correspondent: Ali Bagheri Kakash
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم

🌐 پایگاه خبری بوعلی 🌐

بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِیمِ

ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

🌐 پایگاه خبری بوعلی 🌐

نٓۚ وَٱلۡقَلَمِ وَمَا یَسۡطُرُونَ
متولد 1996 در MIS ، خبرنگار و روزنامه نگار
شناسه الکترونیکی ثبت ملی محتوای دیجیتال( کد شامد): 1-1-765329-64-0-1
در جنگ سخت، جسمها به خاک و خون کشیده میشوند و روح ها پرواز میکنند و میروند به بهشت؛ اما در جنگ نرم، اگر خدای نکرده دشمن غلبه بکند، جسمها پروار میشوند و سالم میمانند، و روح‌ ها میروند به قعر جهنم؛ فرقش این است؛ لذا این خیلی خطرناک‌تر است.
نوشتن، یک عمل هنرى است ؛زیادتر نگویید از آنچه که هست، از آنچه که باید و شاید. منصف باشیم؛ عادل باشیم. این‏ها آن وظایف ماست

🌻🌹🌹🌻🌹🌹🌻🌹🌹🌻🌹🌹🌻

💮بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ💮

اَللَّـهُ لَا إِلَـٰهَ إِلَّا هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ ۚ لَا تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَلَا نَوْمٌ ۚ لَّهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْ‌ضِ ۗ مَن ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِندَهُ إِلَّا بِإِذْنِهِ ۚ یَعْلَمُ مَا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ ۖ وَلَا یُحِیطُونَ بِشَیْءٍ مِّنْ عِلْمِهِ إِلَّا بِمَا شَاءَ ۚ وَسِعَ کُرْ‌سِیُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْ‌ضَ ۖ وَلَا یَئُودُهُ حِفْظُهُمَا ۚ وَهُوَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ ﴿٢٥٥﴾
لَا إِکْرَ‌اهَ فِی الدِّینِ ۖ قَد تَّبَیَّنَ الرُّ‌شْدُ مِنَ الْغَیِّ ۚ فَمَن یَکْفُرْ‌ بِالطَّاغُوتِ وَیُؤْمِن بِاللَّـهِ فَقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْ‌وَةِ الْوُثْقَىٰ لَا انفِصَامَ لَهَا ۗ وَاللَّـهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ ﴿٢٥٦﴾
اللَّـهُ وَلِیُّ الَّذِینَ آمَنُوا یُخْرِ‌جُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ‌ ۖ وَالَّذِینَ کَفَرُ‌وا أَوْلِیَاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ یُخْرِ‌جُونَهُم مِّنَ النُّورِ‌ إِلَى الظُّلُمَاتِ ۗ أُولَـٰئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ‌ ۖ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ ﴿٢٥٧﴾

🌹🌻🌻🌹🌻🌻🌹🌻🌻🌹🌻🌻🌹

بایگانی
نویسندگان
آخرین نظرات
logo-samandehi پایگاه اطلاع‌رسانی دکتر سعید جلیلی

دولت، حکومت و حاکمیت چه تفاوت‌هایی با هم دارند؟

دولت، حکومت، حاکمیت؛ کلماتی که روزانه بارها آنها را تکرار می‌کنیم و ممکن است عده زیادی این کلمات را معادل یکدیگر بدانند. اما آیا واقعا این کلمات هم‌معنی هستند و کاربردهای یکسانی دارند؟

علم سیاست به این سوال اینگونه پاسخ می‌دهد؛

«نهاد دولت» به عنوان مهم‌ترین موضوع دانش سیاست است و همه شاخه‌های دانش سیاسی، از منظر خاص خود، با پدیده دولت سروکار دارند.

دانش سیاسی مستقیما به دولت نگاه می‌کند و آن را در کانون مطالعه خود قرار می‌دهد. در حالی که شاخه‌های فرعی این دانش، از چشم‌اندازهای ویژه‌ای به دولت می‌نگرند و یا وجه خاصی از آن را مطالعه می‌کنند. یعنی به طور انتزاعی‌تر، مهم‌ترین موضوع دانش سیاسی، قدرت دولتی است.

«دولت» عالی‌ترین مظهر رابطه قدرت و حاکمیت است که در همه جوامع وجود داشته و مفهوم دولت در معنایی گسترده‌تر از نهادهای قانون‌گذاری و اجرایی حکومت به کار می‌رود، اقتدار دولت در درون کشور، منحصر به فرد و بی‌نظیر است. تقسیم حاکمیت به معنای تقسیم دولت خواهد بود.

قدرت، منبع مورد استفاده دولت است، مهم‌ترین وجه حاکمیت دولت، وضع و اجرای قوانین در جامعه است. دولت در هر جامعه‌ای نماد مصلحت عمومی است و دارای کارویژه‌های متفاوتی از جمله حفظ نظم و امنیت، حراست از حقوق طبیعی افراد جامعه، ایجاد و حفظ همبستگی اجتماعی، تامین حداقل رفاه و آسایش و سایر موارد این چنینی است.

حاکمیت؛ عالی‌ترین اقتدار در دولت

حاکمیت در نظریه حقوقی و سیاسی کلاسیک به معنای عالی‌ترین اقتدار در دولت است که ممکن است در یک فرد(پادشاه مطلقه) و یا در مجمعی از افراد(مثلا پارلمان) تجلی یابد.

در نظریه کلاسیک، شخص واجد حاکمیت برتر از قانون و خود منشا قانون و فارغ از هرگونه محدودیت قانونی تلقی می‌شود، پارلمان نیز در دولت مدرن، به همین معنا، خود سامان و منشا قانون است. پس حاکم کسی یا نهادی است که بالاتر از حکم او حکمی نباشد و قانون، حکم شخص یا نهاد حاکمیت است. از این رو در دموکراسی‌ها، حاکمیت از آن قانون است.

برخی از هواداران دموکراسی آرمانی درباه تعبیر حاکمیت معتقدند در این تعبیر، حاکمیت حقوقی و حاکمیت سیاسی خلط شده است؛ پارلمان دارای حاکمیت حقوقی است، اما حاکمیت سیاسی که بر شیوه اعمال حاکمیت حقوقی نظارت دارد، از آن مردم است. یعنی حاکمیت در دست مردم است. چنین انتقاداتی برای جلوگیری از مطلقه شدن حاکمیت حقوقی عنوان شده است.

حاکمیت حقوق پارلمان لزوما مطلقه نمی‌شود، بلکه در قوانین اساسی امروز با توجه به نهادهای مربوط به تفکیک و نظارت قوای حکومتی، به هیچ یک از قوا حاکمیت حقوقی مطلق اعطا نشده است، بلکه حاکمیت خود تقسیم گشته است. به این تعبیر حاکمیت در قانون اساسی نهفته است.

منظور از حاکمیت در حقوق بین‌الملل، آزادی سیاسی و حقوقی هر دولت از کنترل و مداخله خارجی است. در این معنا دولت به عنوان شخصیت حقوقی واحد و یکپارچه دارای حاکمیت است، صرف نظر از اینکه حاکمیت داخلی آن به موجب قانون اساسی و تفکیک قوا تقسیم شده باشد یا خیر.

حکومت؛ هم به معنی حکم راندن و هم به معنی مجموعه نهادهای مجری احکام

اما همان‌طور که در ابتدا اشاره شد، حکومت نیز از دیگر واژگانی است که عموم مردم بدون اینکه تعریف دقیقی از معنایش داشته باشد، آن را در گفت‌وگوهای روزمره خود به کار می‌‎برند. حکومت هم به معنی حکم راندن است و هم به معنای نهادهای مجری احکام و از این رو حکومت نسبت به مفهوم انتزاعی‌تر دولت، مفهومی عینی‌تر است.

«وضع قوانین» و اجرای آن‌ها کارویژه اصلی حکومت است،  بعلاوه حکومت و نهادهای حکومتی جدید، جز این کارویژه‌های اولیه، به منظور حفظ نظم و امنیت و تامین عدالت قضایی، وظایفی در زمینه توسعه و تامین رفاه اجتماعی نیز بر عهده گرفته‌اند.

وضع و خرج هزینه‌های عمومی و بودجه گذاری، تامین درآمدهای حکومتی از منابع مختلف و انجام خدمات عام‌المنفعه، جزء فرایندهای حکومت در هر جامعه‌ای است. همچنین تقسیم وظایف میان نهادهای حکومتی، بستگی به سازماندهی حکومت دارد و دستگاه اداری جزء عمده‌ای از حکومت محسوب می‌شود.

حکومت ممکن است به صورت اقتدارطلبانه و استبدادی یا به شیوه‌ای قانونی و مشروط صورت گیرد. در این معنا، شیوه تعامل قدرت و نوع رابطه میان نهادهای حکومتی و گروه‌های اجتماعی مورد نظر است و حکومت به این معنا، رژیم سیاسی نیز خوانده می‌شود.  

منبع: کتاب آموزش دانش سیاسی-دکتر حسین بشیریه

Correspondent: Ali Bagheri Kakash

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی