تاریخ بشریت جنگها و کشتارهای زیادی به خود دیده است، اما تنها یک واقعه است که به دلیل نبود مستندات به افسانهای ساختگی بیشتر شباهت دارد.
بشر سالها و حتی قرنهاست که شاهد حکمرانی مستبدانی است که برای رسیدن به ولعهای سیاسی خود مردم را به خاک و خون کشیده اند؛ در مورد تمام این وقایع اسناد، مدارک و تصاویری هست که حقیقت ماجرا را فاش میکند. اما یک واقعه تاریخی وجود دارد که تا به امروز هیچ پژوهشگر و محققی اجازه ورود به آن و کنکاش در اسناد احتمالی آن را نداشته و ندارد و هر گونه اظهارنظری خلاف گفتههای مدعیان آن میتواند با واکنشهایی به شدت خشن مواجه شود.
این واقعه مربوط به کشتههاییست که در جنگ جهانی دوم توسط طرفین درگیر جان خود را از دست داده اند؛ اما نه تمام آنها؛ حساسیت موضوع امروز روی کشتههای یهودی تبار در طول این جنگ جهانی است؛ اتفاقی که بی هیچ سند و مدرک مستدل که حقیقت ماجرا را نشان دهد سالهاست دستمایه صهیونیستها برای موجی از کشتارها علیه فلسطینیان و مردم سایر کشورهای جهان شده است.
رژیم صهیونیستی سالهاست با ایجاد یک منطقه ممنوعه حول موضوع ادعایی هولوکاست و داستان سرایی با محوریت کشتار شش میلیون یهودی در جنگ جهانی دوم هر وحشی گری در سرزمینهای اشغالی و در سایر نقاط جهان را توجیه میکند.
سران این رژیم دهههاست که میگوید در جریان جنگ جهانی دوم شش میلیون یهودی بر اثر اعدام در اتاقهای گاز، سوزانده شدن در کورههای آدم سوزی در اردوگاههای کار اجباری نازیها کشته شده اند. اتفاقی که حتی یک سند معتبر در طول این سالها برای آن رو نکرده اند و یا حتی استدلالهایی مستند برایش نیاورده اند.
موضوع جالب در این بحث، اما در اینجاست که در اوایل دهه هشتاد میلادی، تعدادی از اعضای آژانس بین المللی صهیونیسم به رهبری فردی به نام رنه ساموئل سپرات، خاخام معروف فرانسه قانونی را به تصویب رساندند که به موجب آن هر گونه تردید، ایجاد شک و شبهه در مورد کشتار ادعایی یهودیان در جنگ جهانی دوم و وجود اتاقهای گاز و کورههای آدم سوزی جرم تلقی میشود و خلاف قانون است و فرد خاطی باید با مجازات اعمال خود برسد.
بعدها با حمایتهای همه جانبه آمریکا، انگلیس و فرانسه این قانون در تمام کشورهای اروپایی به تصویب رسید و امروز هر گونه تردیدی در مورد این داستان با مجازات و جریمههای سنگین همراه است.
لابیهای آمریکایی و صهیونیستی هم بعدها با تلاش زیاد توانستند در سازمان ملل متحد این روز را به ثبت برسانند و از این رو ۲۷ ژانویه به عنوان روز یادبود هولوکاست نامگذاری شد.
حالا میخواهیم به چرایی تعریف چنین افسانهای از سوی رژیم صهیونیستی بپردازیم، به این موضوع که چرا و چگونه صهیونیسم به این نتیجه رسید که میتواند با داستان پردازی هولوکاست به اهداف خود برسد.
بی شک در این داستان انگیزههای سیاسی این رژیم جعلی نقش مهمی دارد. از نگاه صهیونیستها، برپایی دولتی با عنوان دولت اسرائیل نتیجه آشکار ظلمی است که در طول سالها به یهودیان روا شده و کشتارهایی که آنها در طول جنگ جهانی دوم متحمل آن شده اند. آنها این داستان را دستمایه خود قرار دادند تا به سرزمینهای آزاد حمله کنند و با سالها کشتار و قتل عام فلسطینیان برای خود سرزمینی جعلی بسازند.
چرا این رژیم تصمیم گرفت وارد سرزمین فلسطین شده و در آنجا برای خود حکومتی برپا کند؟ پاسخ این سوال چیزی جز مظلوم نمایی و استفاده از هرج و مرج پیش آمده در جریان جنگ جهانی دوم نیست. صهیونیستها جنگ جهانی دوم را عرصهای مناسب برای خودزنی و مظلوم نمایی دیدند و تصمیم گرفتند از آن برای رسیدن به اهداف سیاسی خود استفاده کنند.
آنها با این بهانه که در جنگ جهانی دوم مورد ظلم از سوی جامعه مسیحیت قرار گرفته اند و تعداد زیادی از آنها به طرز فجیعی کشته شده اند چارهای جز این نداشتند که سرزمینهای متعلق به مسیحیان را ترک کنند و چه جایی بهتر از خاورمیانه برای راه اندازی حکومتی جعلی و ساختگی؛ جایی که با اروپا در داشتن منابع غنی طبیعی و نزدیکی به مراکز استراتژیک و شاهراههای آبی قابل مقایسه نیست؛ پس حضور در این منطقه میتواند از هر لحاظ به نفع رژیمی باشد که با دروغ بنیان حکومت خود را پایه ریزی میکند.
این مظلوم نمایی البته فقط جنبه سیاسی ندارد، صهیونیستها سالها منافع اقتصادی زیادی را از این داستان به جیب زده اند. جریمههای سنگینی که آلمان باید تا سال ۲۰۳۰ به دلیل این کشتارها به این رژیم پرداخت کند تنها بخشی از این ماجراست.
رژیم صهیونیستی سالهاست به هوای یهودی کشی در جریان جنگ جهانی دوم از کشورهای اروپایی و آمریکا کمکهای مالی و حمایتهای نظامی هنگفتی دریافت کرده است. علاوه بر منفعت اقتصادی، این رژیم سالهای حمایتها دیپلماتیک زیادی از سوی آمریکا و برخی از کشورهای اروپایی دریافت کرده است و در مجامع بین المللی موجودیت این رژیم را توجیه کرده است.
صهیونیستها سالهاست هولوکاست را به صنعتی پرسود برای خود تبدیل کرده اند و از طریق داستانهایی که حول آن بافته اند به وحشیانهترین شکل ممکن به کشتار و جنایت علیه فلسطینیان دست میزنند بی آن که همان دولتهای غربی که در هر جمع بین المللی به دلیل خشونت علیه یهودیان در سالهایی دور حمایت میکنند کوچکترین سوالی از خود بپرسند چرا امروز فلسطینیان باید تاوان کشتاری را بدهند که به فرض صحت آن نه ارتباطی به اعتقادات دینی آنها دارد و نه به سرزمین ابا و اجدادیشان.
چرا در کنار تصویب قوانین متعدد برای انکار افسانه هولوکاست یک سازمان بین المللی، تنها یک ساختار جهانی مقابل وحشی گری صهیونیستها قد عَلم نمیکند و حتی شده یک بار این رژیم را به خاطر نسل کشی مردم فلسطین در جای جای این سرزمینهای اشغالی محکوم نمیکند.
پاسخ این سوالها واضح است همان طور که غرب سالهاست از صنعت پرسود هالیوود بهرههای کلان اقتصادی و سیاسی برده و طرحهای شیطانی خود را در پس پرده این صنعت پرسود پنهان کرده صنعت هولوکاست هم ابزاریست تا سلطه بر سرزمین تاریخی فلسطین و غارت منابع منطقه را توجیه کند و مهر سکوتی بر دهان تمام کسانی بزند که میخواهند ولو ناچیز از حقوق از دست رفته فلسطینیان دفاع کنند.