حمله افراد بیغیرت به دو دختر سبزواری و دفاع حمیدرضا الداغی از غیرت و ناموس همشهریانش درسی برای همه کسانی است که حتی حاضر نیستند برای ناموس خود کوچکترین هزینه ای را بدهند در حالی که الداغی با نثار جانش ثابت کرد که غیرت در خون او به جوش آمده بود و تحمل مزاحمت افراد شرور برای دختران را نداشت.
اگر شما جای حمیدرضا بودید، چه می کردید؟ تصور کنید اگر درحالی که از خیابان عبور می کردید و عجله هم داشتید تا هر چه سریعتر به کار خود برسید، شاهد صحنه ای بودید که یک چاقوکش و انسان بی غیرت مزاحم ناموس دیگران شده، چه می کردید؟ شاید در چند ثانیه با صغری کبری کردن صورت مساله به این نتیجه می رسیدید که این موضوع چه ربطی به من دارد یا می گفتید اینجا نباید دخالت کرد؛ چون ممکن است آسیبی به من برسد یا حتی رویتان را به آن سمت می کردید و گویی هیچ چیز ندیده اید اما وجدان را چه می کنید؟
اگر دختر یا همسر خودتان را در چنین حالتی می دیدید، قریب به یقین خونتان به جوش می آمد و خون جلوی چشمانتان را می گرفت و آنگاه هیچ چیز برای شما ارزش نداشت، مگر نجات همسر یا دخترتان از دست اراذل و اوباشی که نه ناموس می شناسند و نه دین دارند.
امروز بی تفاوتی و به من چه و به تو چه، بلای جان بسیاری از عافیت طلبانی شده که تصور می کنند غیرت هم دارند. اگر از مردی که همسرش در کنارش بدون حجاب است از غیرت سوال کنید، احتمالا با مشت پاسختان را می دهد. چون خود را فردی غیرتمند می داند؛ حتی اگر همسرش آرایش کرده و بی حجاب باشد. پس با یک بازتعریف از غیرت می توان تشخیص داد که چه کسی با غیرت است و چه کسی بی غیرت که در جای خود به این مساله می پردازیم اما به مناسبت شهادت الداغی که به شهید خوش غیرت معروف شده، به ذکر چند نکته می پردازیم.
نحوه شهادت این خوش غیرت، داغی به دل همه مردان غیور کشور گذاشت که چگونه دو جوان حاضر شدند برای یک کار کثیف، جان یک جوان غیرتمند را بگیرند؛ جوانی که حفظ حرمت ناموس مردم، خط قرمز او بود. کاری نداریم اسم این کار او را امر به معروف بگذارید یا دفاع از ناموس ولی هرچه بود، تحمل دیدن ظلم به دیگران را نداشت و مثل بعضی ها نبود که در چنین صحنه هایی فقط با گوشی خود از ظلم دیگران فیلم بگیرند. الداغی همیشه دغدغه مشکلات مردم را داشت. احسان الداغی برادر کوچکتر این شهید خوش غیرت می گوید یک بار برادرش در خیابان شاهد آزار یک متکدی بیمار از سوی دو کودک بود که تاب نیاورد و آن دو کودک را نصیحت کرد و چند ماه پیش هم عده ای مزاحم ناموس مردم شده بودند و الداغی با هر پنج نفر آن ها درگیر شد و ترسی نداشت. چون ورزشکار بود.
یکی از راه های رسیدن به داد ستمدیدگان، امر به معروف است و این سخن امام باقر (ع) است که امر به معروف و نهی از منکر دو واجب بزرگ الهی است که سایر واجبات با آنها برپا می ماند و به وسیله این دو، راه ها امن و کسب و کار مردم حـلال می شود. با این دو واجب است که داد ستمدیدگان گرفته و زمین آباد می شود.
کسانی که در کوچه و خیابان می ترسند به یک خانم بی حجاب تذکر بدهند، باید در غیرتمندی خود تجدیدنظر کنند. چون همان دختر و زنی که با ظاهری ناشایست در جامعه ظاهر می شود، ناموس همه مردم ایران است و اگر کسی از ترس بی آبرویی یا دوقطبی شدن جامعه یا برخورد منفی و نامناسب زنان بی حجاب به دنبال بهانه ای برای واگذاری مسئولیت اجتماعی و دینی خود می باشد، به همان نسبت، غیرت خود را اندازه گیری کند. برخی هنوز نمی دانند که امر به معروف هم مراتبی دارد. مثلا گاهی باید تذکر داد، گاهی باید با ترک کردن مجلس از منکر جلوگیری کرد و حتی گاهی با روی برگرداندن و گرفتن قیافه ای ناراحت مانع بروز یک منکر و جرم در جامعه شد. بگذریم از این که نخستین مرحله در این کار، ناراحتی در دل است و اگر منکری را دیدید و در دلتان از آن کار خوشحال شدید، طبق روایات شما هم در آن جرم و گناه شریک هستید.
برخی از افراد هنگام امر به معروف پای خود را کنار کشیده و همه مسئولیت را به گردن نیروی انتظامی و نهادهای اجتماعی و فرهنگی می اندازند در حالی که امر به معروف یک وظیفه دینی است و مشارکت مجموعه مردم و نهادهای نظارتی و اجتماعی می تواند به رفع این مشکل کمک کند.
صادق آهنگران با خواندن شعر در باغ شهادت را نبندید، این امید را برای برخی غیورمردان این مرز و بوم زنده نگه داشت که یکی از درهای شهادت هم می تواند انجام فریضه امر به معروف باشد؛ همانگونه که سیدالشهدا (ع) برای اصلاح دین اسلام و امر به معروف حاضر شد جان خود را فدا کند. شاید این حدیث پیامبر (ص) را نشنیده باشید که فرمود گروهی هستند که نه پیامبرند و نه شهید ولی مردم به مقامی که خدا به خاطر امر به معروف و نهی از منکر به آنان عطا فرموده، غبطه می خورند. کسانی که برای زنده نگه داشتن دین خدا و جلوگیری از تحریف در آیین الهی امر به معروف می کنند، همرتبه شهدا خواهند بود.
نمی دانم بگویم جای آن چهره هایی خالی است که برای یک سطل ماست سر و دست می شکستند و فریاد وا اسلاما سر می دادند ولی امروز که خون این شهید مظلوم به ناحق به زمین ریخته شده، مهر سکوت بر لب نهاده اند و گویی آب از آب تکان نخورده است. دیروز مردم قدرشناس سبزوار محل شهادن این خوش غیرت را گلباران کردند و دیشب هم در قتلگاهش جمع شدند تا با آرمان های این شهید تجدید عهد کنند. دست نیروی انتظامی و قوه قضاییه هم درد نکند که به سرعت با دستگیری دو جوان بی غیرت، مقدمات محاکمه آنان را فراهم کردند ولی اگر کسی فردا پیام نه به اعدام سر داد، بدانید جزو بی غیرت هایی است که برای ناموس خود هم ارزشی قائل نیست. چون سزای کسی که با ناموس مردم چنین رفتاری کند و با ناجوانمردی خون غیرتمندی را بریزد، طبق قانون و دادگاه تعیین و اجرا می شود.
هنوز پیکر این شهید خوش غیرت بر زمین است و قرار است فردا در سبزوار به خاک سپرده شود ولی فراموش نکنیم الداغی پانزدهمین شهید امر به معروف در استان خراسان رضوی است و ده ها نفر دیگر چه از مردم عادی و چه نیروی غیور انتظامی و سپاه و بسیج برای دفاع از ناموس مردم جان خود را نثار کردند تا من و شما در امنیت زندگی کنیم و شب ها راحت سر بر بالین بگذاریم.
💢 به اطلاع مردم شهید پرور استان سیستان و بلوچستان و ایران اسلامی می رساند؛
🔹 آیین وداع و مراسم تشییع و تدفین پیکر پاک و مطهر شهیدان سرهنگ علیرضا شهرکی و همسرش شهیده نرجس صیاد در شهرستان زابل برگزار میگردد
🔹 زمان: سه شنبه دوازدهم اردیبهشت ۱۴۰۲ ساعت ۰۹:۰۰ صبح
🔹️ مکان: از مصلی المهدی شهرستان زابل به سمت گلزار شهدا
🔹 گفتنی است شهید شهرکی صبح دهم اردیبهشت ماه سالجاری بهمراه همسرش در حمله ناجوانمردانه معاندین کوردل در شهرستان سراوان به خیل عظیم شهداء پیوست
جانشین فرمانده انتظامی کل کشور با هیئت همراه در پی دستور فرمانده فراجا در مراسم تشییع پیکر پاک و مطهر شهید علیرضا شهرکی رئیس پلیس آگاهی سراوان و همسرش شرکت کرد.
سردار قاسم رضایی در پی دستور سردار احمدرضا رادان فرمانده کل انتظامی جهت پیگیری پرونده ترور شهید "علیرضا شهرکی" به همراه همسرش وارد شهرستان سراوان شد.
به گفته فرمانده انتظامی سیستان و بلوچستان، در ساعت هفت و ۱۰ دقیقه صبح امروز سرگرد شهید شهرکی در حالیکه با خانوادهاش در یکی از خیابانهای شهرستان در حال تردد بودند، توسط معاندان به صورت ناجوانمردانه ترور شد.
سردار دوستعلی جلیلیان اظهارداشت: در اقدام ترور مسلحانه صبح امروز در شهرستان سراوان و به شهادت رساندن سرگرد علیرضا شهرکی ، همسر وی نیز که مورد اصابت گلوله قرار گرفته بود و مجروح شده به علت شدت جراحات وارده علیرغم تلاش کادر درمان به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
وی افزود: رئیس پلیس آگاهی انتظامی شهرستان سراوان همراه با همسرش در یک اقدام کور مسلحانه در یکی از خیابان های این شهرستان مورد هدف گلوله قرار میگیرد که هر دو به فیض شهادت می رسند از این شهیدان والامقام یک فرزند دختر ۱۶ ساله و یک پسر ۱۵ ساله به جا مانده است.
فرمانده انتظامی سیستان و بلوچستام شهادت این دو عزیز از خانواده بزرگ فراجا را مجدد خدمت مردم شریف و کارکنان جان برکف پلیس و خانواده های محترم این شهیدان و سایر بستگان تبریک و تسلیت عرض نموده و مراسم تشییع و تدفین پیکر پاک و مطهر این شهیدان گرانقدر متعاقبا اطلاع رسانی خواهد شد.
نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با اقتدار خود باعث شده تا نیروهای فرامنطقهای همچون آمریکاییها مجبور شوند تا در منطقه خلیج فارس، به زبان فارسی صحبت کنند.
در ادامه فیلم مکالمه نیروهای آمریکایی در خلیج فارس به زبان فارسی با نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را مشاهده میکنید.
پیش از این، دریادار علیرضا تنگسیری فرمانده نیروی دریایی سپاه تأکید کرده بود: وقتی بیگانگان وارد خلیج فارس میشوند به رغم تسلط نیروهای ما به زبان انگلیسی، ناچار هستند با زبان فارسی صحبت کنند و اینها را ما مدیون رشادتهای شهیدان دارا، رئیسی و یاران آنها هستیم.
سردار رضایی گفت: اقدام بزدلانه و کور افرادیکه ناجوانمردانه شهید شهرکی و همسرش را به شهادت رساندند بی پاسخ نخواهد ماند.
سردار قاسم رضایی در مراسم تشییع پیکر پاک و مطهر سرهنگ شهید علیرضا شهرکی و همسرش در شهرستان سراوان اظهارداشت: شهید علیرضا شهرکی بعد از ۱۸ سال خدمت شایسته در استان که بیش از نیمی از آن را در همین شهرستان سپری کرده است با شهادت خود و همسرش در راه خدا به مرگ سخاوتمندانه رسیدند.
وی افزود: شهید علیرضا شهرکی فرزند انقلاب بود، انقلابی زندگی کرد، انقلابی خدمت کرد و انقلابی هم از دنیا رفت، معامله شهید با خدا بالاترین معامله است ما به انا لله و انا الیه راجعون اعتقاد داریم این دو شهید عزیز برای ما پیام دارند، پیام آنها آرامش و امنیت است، برای آرامش و امنیت مردم جان خودشان را فدا کردند.
جانشین فرمانده کل انتظامی با اشاره به اقدام ناجوانمردانه معاندین در به شهادت رساندن شهید شهرکی و همسر گرانقدرش افزود: قطعا جنایتی که رخ داده است بی پاسخ نخواهد ماند و انشالله به زودی با همکاری دستگاه های امنیتی و قضایی این جنایتکاران به سزای عمل خود خواهند رسید .
وی مردم سیستان و بلوچستان را مردمانی مدافع نظام،اسلام و انقلاب دانست و ادامه داد:مردم سیستان و بلوچستان بیشترین همگرایی را با نظام و انقلاب دارند و این را بارها در مراسمات و مناسبت های مختلف ثابت کرده اند،لیکن برخی از افراد معاند هستند که با اقدامات جنایتکارانه خود می خواهند چهره مردم را مخدوش کنند که با هوشیاری مردم به اهدافشان نمی رسند اینها طرد شده از مردم استان هستند و مردم عزیز سیستان و بلوچستان از این افراد نفرت دارند.
سردار رضایی خاطرنشان کرد:همه ما لباس مقدس سربازی و خدمت به مردم را برتن کرده ایم،آرزوی شهادت و فدا کردن جان خود در راه نظام،انقلاب و برقراری امنیت و آرامش مردم را داریم.
وی تصریح کرد: از این دو شهید گرانقدر دو یادگار باقی ماند، و ما افتخار میکنیم به بانوی شهیده که سالها شهید شهرکی را در زندگی و در سخت ترین شرایط خدمتی یاری کرد و فرزندانی رو تربیت کرد و با افتخار می گوییم همرزمان این شهید هستیم.
جانشین فرمانده کل انتظامی کشور گفت: اقدامات لازم برای دستگیری عاملان این جنایت در دست اقدام است و ان شا الله این مزدوران و معاندین به زودی به سزای اعمالشان خواهند رسید.
🔻سند منتشر شده از توصیه یک نماینده مجلس به استخدام در شرکت مس
🔸دهقانی، نماینده ورزقان در بهمن ماه سال قبل اشخاصی را برای به کارگیری و استخدام در مجتمع سونگون معرفی و سفارش میکند، اما به یکباره دو ماه پس از نامه درخواست، علیه همان شرکت در مجلس نطق انتقادی میکند!
🔸 سفارش به استخدام با سخنرانی آتشین دوماه بعد از معرفی افراد برای استخدام متناقض نیست؟!
این که وزیر استیضاح شود یا نشود کار نداریم ، اما جناب نماینده مصلحت کشور معیار بود یا مصلحت اقوام و آشنایان ؟؟
به کدام حق و معیار سنجش این افراد را جهت اشتغال سفارش میکنید ؟؟ کدام آزمون ؟؟ کدام جوان حقش از دست رفت تا شما دوستان عزیز خود را معرفی کنید ؟؟
خوب یا بد وزیر کار نداریم اما امیدوارم معیار مصلحت مردم و کشور بوده باشد
اینکه در زمان رای گیری استیضاح وزیر ، رای گیری قوانین کشور در جریان بود و حدود ۶۰ نماینده ترجیح داده به جای رای دهی در امورات مهم کشور در وسط صحن مجلس ایستاده و نظاره گر شمارش و رای دهی بودن و هنگام اعلام نتایج به جای میز خود پشت سر رئیس مجلس اجتماع و لبخند معنا دار سر می دهند.
به گزارش خبر روز ؛فرمانده نیروی دریایی سپاه پاسداران گفت: با بررسی منابع و ظرفیتهای خدادادی میتوان گفت خلیج فارس گنج بوده و اجازه تعرض به منابع ارزشمند آن را نمیدهیم.
سردار علیرضا تنگسیری فرمانده نیروی دریایی سپاه پاسداران به مناسبت روز ملی خلیج فارس گفت: با منابع و ظرفیت٬های عظیمی که خداوند متعال در خلیج فارس به ما عنایت فرموده، این منطقه بعنوان یکی از مهمترین و با ارزشترین مناطق جهان تبدیل شده است، وجود معادن سرشار نفت و گاز در بستر و سواحل خلیج فارس بهطوری است که این منطقه را «مخزن نفت و گاز جهان» نام نهادهاند.
او گفت: وجود ماهیان، مرجانهای منحصر و مرواریدهای قیمتی و گرانبها در خلیج فارس به ارزش ذاتی آن افزوده است، مسیر انتقال نفت و گاز کشورهای ایران، عراق، کویت، عربستان و امارات متحده عربی به سراسر جهان جنبه دیگری از ارزشهای آن است که به همین سبب، منطقهای بسیار مهم و راهبردی به شمار میآید.
فرمانده نیروی دریایی سپاه گفت: خلیج فارس به عنوان یکی از مرزهای آبی ایران اسلامی در طول تمامی زمانها از مناطق بسیار مهم به شمار رفته است؛ به گونهای که در دورههای گوناگون، ساختار سیاسی، اقتصادی و اجتماعی ایران از تاثیر جغرافیای زمین بر سیاست و روابط بینالملل که به آن مسائل ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک میگویند متاثر بوده است.
از طرف دیگر خلیج فارس به عنوان یک منطقه بسیار مهم واقع در یکی از مهمترین مسیرهای دریایی نه تنها در آسیا بلکه در سراسر دنیا مورد توجه دولتهای سلطه گر قرار گرفته و در سالهای گذشته به دلیل اهمیت زیاد منابع انرژی حاصل از تولید نفت، قدرتهای صنعتی بیش از پیش متوجه آن شده اند.
او گفت: بنابراین ضرورت این موضوع سبب شد تا شورای عالی انقلاب فرهنگی با توجه به هدف قرار دادن هویت فرهنگی و تاریخی ملت بزرگ ایران، روز تاریخی ۱۰ اردیبهشت سالروز اخراج پرتغالیها از تنگه هرمز را در سال ۱۰۰۱ هجری شمسی (۱۶۲۲ میلادی) به عنوان «روز ملی خلیج فارس» نام گذاری کند.
سردار تنگسیری با اشاره به ماموریت ذاتی نیروی دریایی سپاه در حفاظت و صیانت از خلیج فارس گفت: جمهوری اسلامی ایران در سالهای اخیر با متحمل شدن هزینههای بسیار زیاد، امنیت پایداری را در این منطقه برقرار کرده که اگر این اقدامات صورت نمیگرفت الآن معلوم نبود استکبار و استعمار جهانی منابع غنی انرژی این منطقه را مثل برخی جاهای دیگر، تاراج و غارت میکردند، بنابراین امروز دنیا باید مدیون جمهوری اسلامی باشد که اجازه نداده منابع و منافع با ارزش در خلیج فارس دستخوش غارت استعمارگران شود.
فرمانده نیروی دریایی سپاه با بیان فرمایش حکیمانه مقام معظم رهبری که فرمودند: "خلیج فارس خانه ماست" گفت: ما به گونهای که از خانه و اهل خانه خود دفاع میکنیم همانگونه از خلیج فارس و منابع و منافع آن صیانت و حفاظت میکنیم و خواهیم کرد و اجازه هیچ گونه تعرضی به منابع آن را نمیدهیم.
او با تاکید بر این که جمهوری اسلامی ایران همیشه پیام صلح، دوستی و برادری را به کشورهای برادر مسلمان همسایه منتقل نموده است، گفت: امروز وحدت و اتفاق جامع بین همه کشورها و امتهای اسلامی لازم و ضروری است و ما همواره مثل همیشه به دنبال استمرار صلح، برادری و برقراری تعاملات هم افزا بین کشورهای حوزه جغرافیایی خلیج فارس بوده و باور داریم با ظرفیت و امکاناتی که در کشورهای همسایه وجود دارد میتوانیم با همگرایی و هم افزایی موثر، امنیت پایداری را به منظور برقراری تعاملات اقتصادی و رونق توسعه تجارت منطقهای و جهانی برقرار کنیم.
سردار تنگسیری با بیان این که خلیج فارس یک جغرافیای بسته حدود ۲۳۸ هزار کیلومتر مربع وسعت دارد، گفت: حضور ناوهای برخی کشورهای بیگانه در خلیج فارس، نظام و محیط اکو سیستم و زیست دریایی آن را مورد تعرض قرار میدهد و اگر اتفاقی برای این ناوها که عمدتا سوخت آنها هستهای میباشد، رخ دهد؛ دهها سال نظام اکوسیستم خلیج فارس را تخریب و از بین خواهد برد. این موضوع بسیار مهم و حیاتی است.
فرمانده نیروی دریایی سپاه گفت: حضور نامشروع رژیم کودک کش صهیونیست و آمریکای متجاوز در این منطقه، ثبات امنیت خلیج فارس را به خطر انداخته و تاکید ما این است که آنها زودتر این منطقه را ترک کنند تا این منطقه حساس، امنتر شود.
دریادار پاسدار علیرضا تنگسیری با تاکید بر اهمیت جزایر مهم در خلیج فارس که بسیار راهبردی و سوق الجیشی هستند، گفت: بنا داریم جزایر نازعات خلیج فارس را با ایجاد زیرساختهای مسکونی، برای سکونت مردم آماده کنیم و این فرمان فرمانده معظم کل قوا امام خامنهای عزیز (مدظله العالی) است که مردم در جزایر زندگی کنند و امنیت جزایر را مردمی کنیم البته در برخی جزایر این موضوع محقق شده که باید بیشتر موضوع سکونت مردمی و بستر سازی آن را تقویت نماییم.
او گفت: مردمی نمودن سکونت در جزایر، نشان میدهد که ما دنبال تنش زایی نیستیم، وقتی اولین شخص مملکت و مقام معظم و، ولی امر ما میفرمایند آنجا را باید برای سکونت مردم فراهم کنیم، یعنی ما به دنبال مردمی نمودن امنیت منطقه هستیم.
از سوی دیگر با برخورد با صید صنعتی ترال کشورهای بیگانه به وضعیت معیشت مردم کمک کردیم، برای اسکان مردم در جزایر، ساخت منازل در آنجا شروع کردهایم، موج شکن در برخی جزایر ساختیم، زیر ساختهای عمومی تاسیس و در حال تقویت آن هستیم، لایروبی برخی اسکلههای شناوری و صیادی برای توسعه اشتغال زا انجام داده ایم، به مردمی که در فاز اول در این جزایر ساکن شده اند در راستای اشتغال آفرینی، امکانات و لوازم صید و صیادی دادهایم و ماهیهای صید شده آنها را خودمان خریداری میکنیم.
همچنین توسعه اشتغال زایی در جزایر نازعات را شروع کردیم و آن را توسعه و تقویت خواهیم کرد، امنیت سکوهای نفتی و تاسیسات پارس جنوبی و خطوط مواصلاتی تجاری و نفتی، دریانوردی و کشتیرانی شناورها برای توسعه و رشد تولید و تامین معیشت مردم و رونق تعاملات اقصادی تامین میکنیم.
سردار تنگسیری گفت: نیروی دریایی سپاه در طول سال در راستای رشد و تقویت تولید و حمایت از اقتصاد ملی با قاچاق سازمان یافته سوخت، دام، کالا و مواد مخدر مقابله و مبارزه نموده و این مسیر را با قاطعیت ادامه خواهیم داد و از منابع کشور و منافع مردم عزیزمان دفاع و صیانت خواهیم کرد.
فرمانده نیروی دریایی سپاه به ساخت فرودگاه، موج شکن و لایروبی اسکلهها در جزایر توسط نیروی دریایی سپاه اشاره کرد و گفت: هم اکنون در جزایر بوموسی و تنب بزرگ فرودگاه با امکانات پروازی و اسکلههای شناوری با امکانات تامینی ایجاد کردهایم؛ لایروبی برخی اسکلههای صیادی انجام شده و ارائه این خدمات با قوت بیشتری در سال جاری ادامه خواهد داشت که جا دارد از فرمانده محترم کل سپاه برادر عزیزم سرلشکر پاسدار سلامی که همیشه به جزایر توجه ویژهای دارد کمال قدردانی و تشکر وافر داشته باشم.
به گزارش خبر روز ؛ در دومین ماه از سال «مهار تورم، رشد تولید» و به مناسبت هفته کار و کارگر، جمعی از کارگران سراسر کشور صبح امروز با حضور در حسینیه امام خمینی (ره) با حضرت آیتالله خامنهای دیدار کردند.
اگر مسئولی جرات مقابله با مفسد داخلی را نداشته باشد، جرات مبارزه با زورگوی خارجی را نخواهد داشت
مقام معظم رهبری در این دیدار فرمودند: باید فرهنگ ثروتهای بادآورده در کشور متوقف شود. درآمد باید با کار ارتباط مستقیم داشته باشد.اگر مسئولی جرات مقابله با مفسد داخلی را نداشته باشد، جرات مبارزه با زورگوی خارجی را نخواهد داشت. امید این است که دولت مردمی و مجلس انقلابی مبارزه با اژدهای هفت سر فساد را دنبال کنند.
ایشان فرمودند:کار حیات جامعه است، کار ستون فقرات زندگی مردم است، کار نباشد هیچ چیز نیست. غذایی که میخوریم، لباسی که میپوشیم، امکاناتی که از آن در زندگی استفاده میکنیم که حیات ما وابستهی به آنهاست همهی اینها ناشی از کار است. کار را چه کسی میکند؟ کارگر. خب پس ارزش کارگر چست؟ ارزش کارگر ارزش حیات جامعه است، ارزش زندگی مردم است.
جامعه کارگری اعتراض دارد، اما با دشمن هم مرزبندی کرده است
رهبر معظم انقلاب فرمودند: اعتراضهایی در محیط کارگری وجود داشته، بعضی از این اعتراضات تا جایی که بنده سراغ دارم اعتراضات به جایی بوده؛ اعتراض تاخیر حقوق، اعتراض واگذاری غلط... این کمک به نظام و دولت و آگاه کردن نظام است. هرجا هم در این چنین موارد دستگاههای مسئول دنبال قضیه رفتند، دیدند حق با اینهاست؛ منتهی در همین قضایا جامعهی کارگری با دشمن مرزبندی کردند؛ نگذاشتند دشمن از این اعتراض سوء استفاده کند. حرکت کارگری این است.
بسیاری از آسیبهای اجتماعی ناشی از بیکاری است
مقام معظم رهبری تاکید کردند: بیکاری منشأ فساد است. خیلی از این فسادها بر اثر بیکاری است. ما چند سال قبل از این، سه چهار سال پیش یک حرکتی را با دولت وقت شروع کردیم برای شناخت آسیبهای اجتماعی. بنده حتی خودم در جلسات شرکت میکردم، جلسات چند ساعته برای اینکه راجع به آسیبهای اجتماعی کار بشود، فکر بشود. آنی که من خودم به نتیجه رسیدم این است که بسیاری از این آسیبها ناشی از بیکاری است. اعتیاد مربوط به بیکاری است، فساد مربوط به بیکاری است، دزدی مربوط به بیکاری است. طلاق، انهدام خانوادهها مربوط به بیکاری است. آن دستگاههایی که مسئول تولید کارند بدانند که تولید کار، ایجاد کار، ایجاد اشتغال به معنای واقعی کلمه چقدر برای جامعه مهم است. سرمایه گذاری کنند.
بنده ۲۰سال پیش گفتم که با اژدهای هفتسر فساد باید همه جانبه مبارزه کرد
رهبر معظم انقلاب بیان کردند: بنده حدود بیست سال پیش یک نوشتهی مشروحی در باب مبارزهی با فساد دادم؛ آنجا هم گفتم که مبارزهی با فساد پیگیری میخواهد، به قول این داستانها و افسانهها «اژدهای هفتسر، یک سرش را بزنی، شش سر دیگرش آن طرف زندهاند مشغول کارند»، همهجانبه باید مبارزه کرد. اگر از آن روز این قضیه را دولتهای محترم و مسئولین محترم دنبال میکردندما امروز وضع بهتری داشتیم بلاشک. خب حالا بحمداللّه دولت مردمی، مجلس انقلابی، امید این هست که اینها این کار مبارزهی با فساد را دنبال کنند.
تولید، ستون اقتصاد کشور و کارگر ستون فقرات تولید است / نباید بگذاریم این ستون فقرات تضعیف بشود
رهبر انقلاب فرمودند: اقتصاد کشور ستون فقراتش تولید است. ستون فقرات تولید هم کارگر است. ما نباید بگذاریم کارگر، این ستون فقرات تضعیف بشود. ما امسال گفتیم رشد تولید. خب رشد تولید چه جوری به وجود میآید؟ بخش مهمی از رشد تولید مربوط به کارگرهاست. برای رشد تولید، برای بهبود وضع باید ارتقاء زندگی کارگر را یک اصل مهم به حساب بیاورند.
اگر کسی به یک کارگری ظلم بکند، در مورد اجرت او و دستمزد او ظلم بکند همهی اعمال خیر او از بین میرود
رهبر معظم انقلاب بیان کردند: بالا بردن زمینهی ارتقاء تواناییهای کارگر یک وظیفه است، «مَنْ ظَلَمَ أَجِیراً أَجْرَهُ أَحْبَطَ اللَّهُ عَمَلَهُ وَ حَرَّمَ عَلَیْهِ رِیحَ الْجَنَّة» اگر کسی به یک کارگری ظلم بکند، در مورد اجرت او و دستمزد او ظلم بکند همهی اعمال خیر او از بین میرود و حبط میشود، حبط یعنی نابود شدن، از بین رفتن و «حَرَّمَ عَلَیْهِ رِیحَ الْجَنَّة» خدای متعال بوی بهشت را بر این آدم حرام میکند یعنی اینجوری است!
ایشان در ادامه فرمودند: خب حالا این ظلم چیست؟ ظلم این است که دستمزد او را ندهند فقط؟ خب بله این که ظلم بزرگی است، اما فقط این نیست، اقدام نکردن در زمینهی همین مسائلی مثل بیمه، مثل بهداشت، مثل بالا بردن مهارت، مثل آموزش، میدان ندادن ابتکار عمل، اینها هم ظلم است. یعنی اگر چنانچه میخواهید به کارگر ظلم نشود بایستی وسائل و زمینهی ارتقاء مهارت او را فراهم کنید، مسئلهی بیمه را تأمین کنید، مسئلهی بهداشت را تأمین کنید، مسئلهی سلامت خانوادگی را، مسئلهی امنیت شغلی را، یعنی نبود اینها هم درواقع ظلم است.
خیلی سعی کردند جامعهی کارگری را در مقابل نظام قرار بدهند، اما بخاطر هوشمندی کارگران، نتوانستند
رهبر انقلاب بیان کردند: مهمترین نشانهی وفاداری جامعهی کارگری به نظام رفتار آنها در این چند دهه بوده؛ در اول انقلاب تلاشهای گروهکها بود در داخل کشور، گروهکها تلاش میکردند هدفشان این بود که کارگران را بکشانند در خیابان، کارگاهها تعطیل بشود و انقلاب زمینگیر بشود، بعد به تدریج بحث گروهکها به کنار رفت. عمدتاً بدخواهان خارجی در این قضیه وارد شدند تا امروز هم ادامه دارد تحریکات کردند، اقدام کردند. برای اینکه بتوانند جامعهی کارگری را در مقابل نظام قرار بدهند؛ جامعهی کارگری هوشمندی نشان داد ایستاد. این خیلی مهم است.
مقام معظم رهبری فرمودند: خیلی سعی کردند جامعهی کارگری را در مقابل نظام قرار بدهند، اما نتوانستند بعد از این هم دارند تلاش میکنند. همین الان دارند تلاش میکنند، حالا و در آینده هم به حول و قوهی الهی نخواهند توانست. البته اعتراضهایی در محیط کارگری وجود داشته؛ بعضی از این اعتراضات که حالا بنده تا آن جایی که خبر دارم اعتراضهای بجایی بوده، اعتراض به تأخیر حقوق، اعتراض به واگذاری غلط؛ گاهی یک محلی را یک مجتمع مهم کاری را به صورت غلط، به صورت فاسد، مفسد واگذار میکنند کارگر آنجاست دارد میبیند از نزدیک معترض است.
ایشان تاکید کردند: این [اعتراض]کمک به دولت است این کمک به نظام است، این آگاه کردن نظام است، هر جا هم در این چنین موارد دستگاههای مسئول مثل قوهِی قضاییه و ... دنبال قضیه رفتند دیدند حق با اینهاست. منتها بنده در جریان تعدادی از این قضایا از حالا از دور و نزدیک قرار داشتم در همین قضایا هم جامعهی کارگری با دشمن مرزبندی کردند؛ نگذاشتند از این اعتراض در فلان قضیه، در فلان مجتمع نگذاشتند دشمن استفاده کند؛ میگویند به این کار اعتراض داریم، اما از دشمن هم بیزاریم با نظام هم رفیقیم، همراهیم
به گزارش خبر روز ؛ حضرت آیتالله خامنهای حدود ۲۰ سال پیش فرمان مهمی را درخصوص مبارزه همهجانبه و سازمانیافته با مفاسد مالی و اقتصادی، خطاب به سران قوا صادر کردند.
رهبر انقلاب امروز در بخشی از بیانات خود در دیدار با جمعی از کارگران یادآور شدند: بنده حدود بیست سال پیش یک نوشته مشروحی در باب مبارزه با فساد دادم؛ آنجا هم گفتم که مبارزهی با فساد پیگیری میخواهد، به قول این داستانها و افسانهها «اژدهای هفتسر، یک سرش را بزنی، شش سر دیگرش آن طرف زندهاند مشغول کارند»، همهجانبه باید مبارزه کرد. اگر از آن روز این قضیه را دولتهای محترم و مسئولین محترم دنبال میکردندما امروز وضع بهتری داشتیم بلاشک. خب حالا بحمداللّه دولت مردمی، مجلس انقلابی، امید این هست که اینها این کار مبارزهی با فساد را دنبال کنند.
به همین بهانه متن فرمان هشت مادهای رهبر انقلاب اسلامی به رؤسای قوای سهگانه درباره مبارزه با مفاسد اقتصادی به این شرح یادآور میشود:
«بسمالله الرحمن الرحیم
حضرات آقایان رؤسای محترم قوای سه گانه دامت تأییداتهم
تشکیل ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی و تهیهی طرح مبارزه با فساد که دو قوهی مجریه و قضائیه بدان همت گماشتهاند، عزم جدّی مسئولان را به اقدام در این امر اساسی و حیاتی نوید میدهد. حکومتی که مفتخر به الگو ساختن نظام علوی است باید در همه حال تکلیف بزرگ خود را کم کردن فاصلهی طولانی خویش با نظام آرمانی علوی و اسلامی بداند، و این جهادی از سر اخلاص و همّتی سستیناپذیر میطلبد. جمهوری اسلامی که جز خدمت به مردم و افراشتن پرچم عدالت اسلامی، هدف و فلسفهئی ندارد نباید در این راه دچار غفلت شود؛ رفتار قاطع و منصفانهی علوی را باید در مدّ نظر داشته باشد؛ و به کمک الهی و حمایت مردمی که عدالت و انصاف را قدر میدانند تکیه کند.
نامگذاری امسال به نام مبارک «رفتار علوی» فرصت مناسبی است که شما برادران عزیز، خط مراقبت از سلامت نظام را که بحمدالله در سالهای گذشته همواره در کار بوده، فعّالیتی تازهنفس و سازمانیافته ببخشید و با همکاری و اتحاد، افقها را در برابر چشم این ملّت نجیب و مؤمن، روشنتر و شفافتر سازید.
امروز کشور ما تشنهی فعالیّت اقتصادی سالم و ایجاد اشتغال برای جوانان و سرمایهگذاری مطمئن است؛ و اینهمه به فضائی نیازمند است که در آن، سرمایهگذار و صنعتگر و عنصر فعال در کشاورزی و مبتکر علمی و جویندهی کار و همهی قشرها، از صحّت و سلامت ارتباطات حکومتی و امانت و صداقت متصدیان امور مالی و اقتصادی مطمئن بوده و احساس امنیت و آرامش کنند. اگر دست مفسدان و سوءاستفادهکنندگان از امکانات حکومتی، قطع نشود، و اگر امتیازطلبان و زیادهخواهان پرمدّعا و انحصارجو، طرد نشوند، سرمایهگذار و تولیدکننده و اشتغالطلب، همه احساس ناامنی و نومیدی خواهند کرد و کسانی از آنان به استفاده از راههای نامشروع و غیرقانونی تشویق خواهند شد.
خشکانیدن ریشهی فساد مالی و اقتصادی و عمل قاطع و گرهگشا در این باره، مستلزم اقدام همهجانبه بهوسیلهی قوای سهگانه مخصوصاً دو قوهی مجریه و قضائیه است. قوهی مجریه با نظارتی سازمانیافته و دقیق و بیاغماض، از بروز و رشد فساد مالی در دستگاهها پیشگیری کند، و قوهی قضائیه با استفاده از کارشناسان و قضات قاطع و پاکدامن، مجرم و خائن و عناصر آلوده را از سر راه تعالی کشور بردارد. بدیهی است که نقش قوهی مقننه در وضع قوانین که موجب تسهیل راهکارهای قانونی است و نیز در ایفاء وظیفهی نظارت، بسیار مهم و کارساز است.
لازم است نکاتی را به حضرات آقایان و دیگر دستاندرکاران کشور که میتوانند در مبارزه با فساد مالی ایفاء نقش کنند، تذکر دهم:
۱- با آغاز مبارزهی جدّی با فساد اقتصادی و مالی، یقیناً زمزمهها و بتدریج فریادها و نعرههای مخالفت با آن بلند خواهد شد. این مخالفتها عمدتاً از سوی کسانی خواهد بود که از این اقدام بزرگ متضرر میشوند و طبیعی است بددلانی که با سعادت ملت و کشور مخالفند یا سادهدلانی که از القائات آنان تأثیر پذیرفتهاند با آنان همصدا شوند. این مخالفتها نباید در عزم راسخ شما تردید بیفکند. به مسئولان خیرخواه در قوای سهگانه بیاموزید که تسامح در مبارزه با فساد، بنوعی همدستی با فاسدان و مفسدان است. اعتماد عمومی به دستگاههای دولتی و قضائی در گرو آن است که این دستگاهها در برخورد با مجرم و متخلف قاطعیت و عدم تزلزل خود را نشان دهند.
۲- ممکن است کسانی بخطا تصوّر کنند که مبارزه با مفسدان و سوءاستفادهکنندگان از ثروتهای ملّی، موجب ناامنی اقتصادی و فرار سرمایهها است. به این اشخاص تفهیم کنید که بعکس، این مبارزه موجب امنیت فضای اقتصادی و اطمینان کسانی است که میخواهند فعالیت سالم اقتصادی داشته باشند. تولیدکنندگان این کشور، خود نخستین قربانیان فساد مالی و اقتصاد ناسالماند.
۳- کار مبارزه با فساد را چه در دولت و چه در قوهی قضائیه به افراد مطمئن و برخوردار از سلامت و امانت بسپارید. دستی که میخواهد با ناپاکی دربیفتد باید خود پاک باشد، و کسانی که میخواهند در راه اصلاح عمل کنند باید خود برخوردار از صلاح باشند.
۴- ضربهی عدالت باید قاطع، ولی درعینحال دقیق و ظریف باشد. متهم کردن بیگناهان، یا معاملهی یکسان میان خیانت و اشتباه، یا یکسان گرفتن گناهان کوچک با گناهان بزرگ جایز نیست. مدیران درستکار و صالح و خدمتگزار که بیگمان، اکثریت کارگزاران در قوای سهگانه کشور را تشکیل میدهند نباید مورد سوءظن و در معرض اهانت قرار گیرند و یا احساس ناامنی کنند. چه نیکو است که تشویق صالحان و خدمتگزاران نیز در کنار مقابله با فساد و مفسد، وظیفهای مهم شناخته شود.
۵- بخشهای مختلف نظارتی در سه قوه از قبیل سازمان بازرسی کل کشور، دیوان محاسبات و وزارت اطلاعات باید با همکاری صمیمانه، نقاط دچار آسیب در گردش مالی و اقتصادی کشور را بدرستی شناسایی کنند و محاکم قضائی و نیز مسئولانِ آسیبزدایی در هر مورد را یاری رسانند.
۶- وزارت اطلاعات موظف است در چهارچوب وظائف قانونی خود، نقاط آسیبپذیر در فعالیتهای اقتصادی دولتیِ کلان مانند: معاملات و قراردادهای خارجی، و سرمایهگذاریهای بزرگ، طرحهای ملّی، و نیز مراکز مهم تصمیمگیری اقتصادی و پولی کشور را پوشش اطلاعاتی دهد و به دولت و دستگاه قضائی در تحقق سلامت اقتصادی یاری رساند و بطور منظم به رئیسجمهور گزارش دهد.
۷- در امر مبارزه با فساد نباید هیچ تبعیضی دیده شود. هیچکس و هیچ نهاد و دستگاهی نباید استثنا شود. هیچ شخص یا نهادی نمیتواند با عذر انتساب به اینجانب یا دیگر مسئولان کشور، خود را از حسابکشی معاف بشمارد. با فساد در هر جا و هر مسند باید برخورد یکسان صورت گیرد.
۸- با این امر مهم و حیاتی نباید بگونهی شعاری و تبلیغاتی و تظاهرگونه رفتار شود. بجای تبلیغات باید آثار و برکات عمل، مشهود گردد. به دستاندرکاران این مهم تأکید کنید که بجای پرداختن به ریشهها و امالفسادها به سراغ ضعفا و خطاهای کوچک نروند و نقاط اصلی را رها نکنند. هرگونه اطلاعرسانی به افکار عمومی که البته در جای خود لازم است، باید بدور از اظهارات نسنجیده و تبلیغاتگونه بوده و حفظ آرامش و اطمینان افکار عمومی را در نظر داشته باشد.
از خداوند متعال اخلاص و جِدّ و توفیق را برای خود و شما و همهی مسئولان این امور، مسئلت میکنم و امیدوارم این اقدام مورد رضای حضرت بقیةاللهالاعظم روحی فداه قرار گرفته، گام بلندی بسوی رفاه و آسایش عمومی را تدارک کند.
والسلام علیکم
سید علی خامنهای
۱۰ اردیبهشتماه
به گزارش خبر روز ؛ وزارت اطلاعات درباره حوادث رخ داده در مدارس کشور و بدحالی دانش آموزان، بیانیهای تبیینی صادر کرد.
متن کامل این بیانیه به شرح زیر میباشد:
باسمه تعالی
در پی حوادث و اغتشاشات پاییز گذشته، گزارشهایی از بدحالی دانشآموزان در برخی مدارس کشور واصل شد و بهتدریج روندی صعودی به خود گرفت. موضوع قابل تأمّل از آغاز اتفاقات این بود که نسبتی معکوس بین فروکش نمودن تدریجی اغتشاشات موصوف و بالا گرفتن شتابان رویدادهای منجر به اعلام بدحالی دانشآموزان وجود داشت. این موضوع، بهویژه با عنایت به جامعهی هدف (نوجوانان و کودکان معصوم)، از همان ابتدا توجه خاص ریاست محترم جمهوری را جلب کرد و بلافاصله دستورات مؤکدی به وزارتخانههای کشور، اطلاعات، بهداشت و درمان و آموزش و پرورش صادر کردند. پیگیریها تحت مدیریت وزیر محترم کشور آغاز شد. وزارت اطلاعات نیز با تمرکز فزاینده بر موضوع، بدون اعلام عمومی (که موجب نگرانی جامعه یا هوشیاری عوامل احتمالی اتفاقات شود) همهی توان اطلاعاتی، امنیتی، فنی، عملیاتی و آزمایشگاهی خود را برای کشف علل و عوامل، بسیج نمود. مشابه همین توجه و تمرکز از سوی سایر دستگاههای امنیتی، اطلاعاتی و انتظامی کشور اعمال شد.
در بدو مأموریت، چهار مجهول پیشِ روی افسران اطلاعاتی این وزارتخانه قرار گرفت: چیستی موادی که موجب بدحالی دانشآموزان شدهاند؛ عواملِ انسانی یا فنیِ اقدامات؛ شبکهای که توانایی اقدام در گسترهای وسیع را دارا باشد؛ در غیر موارد ذکر شده، چه علل و عوامل دیگری موجب رویدادهای مورد بحث شدهاند؟
بهاین ترتیب یکی از حساسترین و دشوارترین مأموریتهای سال گذشتهی سربازان گمنام امام زمان (عج) آغاز شد. اینک با جمعآوری اطلاعاتِ موثق و مصادیق فراوان از گستردهترین عملیات رصد و پایش اطلاعاتی - امنیتی کشور و با مطالعات علمی و تجزیه و تحلیل و ترکیب دادهها، نتیجهی نهایی مجموعهی تحقیقات را به استحضار ملّت شریف ایران میرساند:
۱- اولین گزارش اعلام مسمومیت در تاریخ ۱۵ آبان ماه ۱۴۰۱ از شهرستان نور استان مازندران به ثبت رسیده است. پس از آن و در تاریخ ۹ آذرماه ۱۴۰۱، گزارشی مشابه از یکی از هنرستانهای دخترانهی استان قم داده شد و متعاقب آن، گزارشاتی غالباً همانند در ماههای آذر، بهمن و اسفند به ثبت میرسند. از اوایل اسفند ماه، موضوع به سایر استانها تسرّی مییابد و گزارشاتی مشابه از استانهای دیگر واصل میشود. این گزارشها تا هشتم اسفند ماه ۱۴۰۱ رشدی با آهنگ ملایم و گاهی با رشد منفی همراه بود. اما از هشتم اسفند، با رشدی فزاینده مواجه میشود و نهایتاً در چهاردهم اسفند به اوج خود میرسد.
در تاریخ پانزدهم اسفند، رهبر حکیم انقلاب اسلامی (مدظلهالعالی) موضعی آشکار، صریح و قاطع در قبال موضوع اتخاذ فرمودند. [۱]بیانات معظمله، از سویی تمرکز بیش از پیش دستگاهها بر موضوع را در پی داشت و از سوی دیگر موجب حضور آشکارتر نیروهای حافظ امنیت در پیرامون محیطهای آموزشی شد. طبیعی بود که همزمان شدن این عوامل با پایان اسفند ماه و تعطیلی مدارس، برای مدتی غائله را خاموش نماید. پس از بازگشایی مدارس در سال ۱۴۰۲، به طور جسته و گریخته گزارشهایی از ادعای مسمومیت منتشر شدند که البته محدود و کم رمقتر از پیش بودند.
۲- در مقطعی که ادعاهای بدحالی روند صعودی داشتند و به موازات افزایش این قبیل گزارشات، ورود دستگاههای مختلف ذیربط به موضوع نیز افزایش و تمرکز بر ابعاد آن عمق بیشتری مییافت. بهتدریج بررسی و چاره اندیشی برای وقایع اعلام شده از دستگاههای مرتبط منطقهیی به شورای تأمین شهر و شهرستان و استان؛ و در مرحلهی بعدی به شورای امنیت کشور و نهایتاً به شورای عالی امنیت ملّی کشور کشیده شد. در تمام آن مقطع گزارش اقدامات، بررسیها و یافتهها علاوه بر شوراهای پیشگفته، به استحضار مقام معظم رهبری (مدظلهالعالی) و ریاست محترم جمهوری و دیگر سران قوا میرسید و دستورات آن مقامات مبتنی بر اولویت دادن به موضوع و گسترش و تعمیق اقدامات پیشگیرانه به اجرا گذاشته میشد.
۳- نوع رصد و پایشهای اعمال شده از نخستین روزها، بسیار متنوع و فراگیر بود و با گذشت زمان، با گسترش اقدامات در سطح، واکاوی هر چه بیشتر در عمق، پایش دقیقترِ پشت صحنهها، همافزایی دستگاهها و تقسیم کار و انجام اقدامات مشترک و ترکیبیِ فزاینده، همراه میشد. روشها و ابزار اطلاعاتی، امنیتی، فنی، انتظامی و آزمایشگاهیِ متعدد، متنوع و گوناگون به کار گرفته شدند. علاوه بر بررسیهای معطوف به صحنهها و نمونهها، بهطور همزمان با تحت نظرداشتن کانونها و سوژههای مظنون، و گستردن تورهای متعدد امنیتی و پایشهای متنوع فنی، تصویری و جمعآوریهای تخصصی اطلاعاتی از محیطهای هدف، هرگونه احتمالِ هر چند کوچک و ناچیز مورد رصد قرار میگرفت. در مورد نمونهها، همزمان با بررسی نمونهی مواد مکشوفه در آزمایشگاههای معتبر کشور و وزارت بهداشت و درمان، همان نمونهها در آزمایشگاههای ویژهی وزارتخانههای اطلاعات و دفاع و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نیز مورد واکاوی قرار میگرفتند.
۴- علل و عوامل کشف شده در ایجاد یا احساس بدحالی در آموزشگاهها:
در پی عملیات همه جانبهی فوقالاشاره، بهطور متوالی علل بسیاری از رویدادها کشف و ثابت میشد که علّتها نه از گونههای پیچیده، و موادِ استفاده شده نه از انواع سموم، بلکه غالباً مواد، ابزار و انگیزههای بسیار بسیطی موجب بروز ادعاهای بدحالی شده بودند. با این حال و برای حصول اطمینان تام، چنان یافتههایی به سایر مصادیقِ گزارش شده تعمیم داده نمیشد بلکه هر گزارش، بهطور جداگانه و جدی مورد تحقیق و بررسی قرار میگرفت. بهعنوان مثال نتیجهی بررسی اولین حادثهی اعلام شده (شهرستان نور) حاکی بود که یکی از دانشآموزان دختر، با هدف به تعطیلی کشاندن آموزشگاه، گاز فلفل در کلاس درس منتشر کرده بود. از همین دست نتایج پیرامون حوادث اعلام شدهی بعدی نیز حاصل میشد.
کلاً در ایجاد یا القای بدحالی در آموزشگاههای مختلف کشور ۵ دسته از عوامل کشف شدند که ذیلاً به اختصار مورد اشاره قرار میگیرند:
۴/۱- بمبک بدبو: بخشی از موارد گزارش شده مربوط به استفاده از عاملی است که به «بمبک بدبو» معروف شده است. این عامل که در بازار و بهویژه در سکوهای خرید و فروش اینترنتی به فراوانی وجود داشت، پس از استعمال در محیطها موجب پراکندن بوی نامطبوعی میشود و معمولاً برای شوخی و تفریحهای ناسالم و نامتعارف مورد بهرهبرداری قرار میگرفت.
در بررسی بازار خرید و فروش آن مشخص شد که در بازه زمانی حدوداً سه ماهه، سیصد نفر اقدام به خرید آن کرده بودند که بلافاصله کارِ شناسایی خریدارانِ مورد بحث آغاز، غالب آنها شناسایی و افرادی که با کاربستِ آنها، موجب ایجاد هراس شده بودند بازداشت شدند.
۴/۲- از دیگر موارد تعمّدی، بهرهبرداری از افشانههای اشکآور و گاز فلفل و نظایر آن در محیطهای آموزشی به قصد شیطنت، بازیگوشی، دیگرآزاری و تعطیل نمودن کلاسها بوده است. در این قبیل موارد نیز با کشف قوطیهای افشانه و بازداشت عوامل استعمال آنها، التهاب در محیط آموزشی فروکش کرده است.
۴/۳- در موارد متعددی وجود یک عاملِ بودار در محیط یا اطراف آن موجب ایجاد هراس شده است. از جمله مصادیقِ کشف شده که موجب گزارش به اورژانس، آتشنشانی، پلیس و حتی انتقال به درمانگاه شده عبارتند از: پرکردن گاز خودرو با روشهای دستی و غیراستاندارد، قطع و وصل گاز شهری و نشتی مقداری گاز در محیط، آتش زدن ضایعات در زمین کنار مدرسه و انتشار دود در حیاط آن، استفاده از حشرهکش، پارک نمودن تانکر حامل ته ماندهی نفتا کنار یکی از دبیرستانها و بازگذاشتن دریچههای روی تانکر برای عدم تراکم گاز آن و مواردی دیگر از این قبیل.
۴/۴- در تعدادی از موارد مکشوفه، وجود اهداف ضدامنیتی و ضدمردمی احراز شده است. بهاین ترتیب که یک یا تعدادی از شیوههای پیشگفته با هدفِ ایجاد ناامنی یا دامنزدن به انگارهی ضعف امنیت در کشور، ایجاد التهاب و آشوب و اعتراض بهمنظور فیلمبرداری و انعکاس به شبکههای فارسی زبان معاند و یا با هدف ایجاد تجمع در مقابل آموزشگاهها صورت گرفته است. عوامل این قبیل موارد غالباً بازداشت و تحویل مرجع قضایی شدند.
۴/۵- عاملِ هراسِ جمعی:
هراسِ جمعی (هیستری جمعی) شکلی از اختلال روانزاد است که معمولاً از یک نفر شروع و به سرعت در جمعی از افراد منتشر میشود. این اختلال زمانی رخ میدهد که افراد یک اجتماع بهطور همزمان تحت تأثیر یک محرک تنشزا واقع میشوند؛ حتی در پی این عارضه برخی علائم فیزیکی ناشی از تنشهای ذهنی نیز بروز پیدا میکند و در حقیقت این افراد بهطور ناگهانی اعتقاد پیدا میکنند که توسط یک عامل خارجی بیمار شدهاند. اگرچه اغلب موارد هراسِ جمعی در ابتدا بهعنوان مسمومیت، حمله شیمیایی و یا بیوتروریسم تلقی میشود، ولی بررسیها هیچ اثری از توکسین یا عامل شیمیایی را نشان نمیدهد و در کلیهی موارد، مبتلایان به سرعت و بدون کوچکترین عوارضی بهبود مییابند.
این عارضه نه مختص مقطع فعلی و نه منحصر به کشور ماست. نمونههای تاریخی (از تاریخ قدیم و معاصر) و جغرافیایی (از قارههای مختلف جهان) و مصادیق فراوانی دارد. منجمله در سالهای ۱۹۶۲ و ۲۰۰۸ در تانزانیا؛ ۱۹۶۵ در انگلستان؛ ۱۹۷۶، ۱۹۸۸، ۲۰۰۲، ۲۰۱۱ در آمریکا؛ ۱۹۸۳ در کرانه باختری؛ ۱۹۹۰ در کوزوو؛ ۱۹۹۳ در مصر؛ ۲۰۰۶ در پرتغال؛ ۲۰۰۷ در برزیل؛ ۲۰۱۰ در برونئی؛ ۲۰۱۳ در سریلانکا و ۲۰۱۸ در امارات.
در کشورمان نیز مصادیقی از کرمان در سالهای ۱۳۶۵ و ۱۳۷۱؛ یزد در سال ۱۳۷۳ و سردشت در سال ۱۳۸۱ وجود داشته است.
نکته قابل توجه آنکه در مصادیق ایرانی و جهانی علائم و عوارض مشابهی مطرح میشوند. همچنین بیشترین فراوانی در عامل شروع کننده، وجود یک بو در محیط و یا ادراک بویایی غیرواقعی، شروع کنندهی ایجاد هراسِ جمعی بوده است. مکان رخداد این پدیده غالباً در مدارس بوده است. سن غالب، زیر ۲۰ سال؛ جنسیت مبتلایان به این عارضه غالباً در دختران بوده است.
مدتی پس از آغاز رویدادهای ماههای گذشته در مدارس کشور، تعدادی از حاذقترین پزشکان و روانشناسان ایرانی، فرضیهی هراسِ جمعی را مطرح نمودند. بررسیهای دقیق میدانی، آزمایشگاهی و معاینات بالینی صحت این فرضیه را برای تعداد قابل توجهی از مدارس اثبات نمود.
۵- یافتههای میدانی، آزمایشگاهی و نتایج بررسیهای ستادی و مطالعات آماری وقایع:
۵/۱- در هیچ یک از یافتههای صحنهیی و بررسیهای آزمایشگاهی در معتبرترین آزمایشگاههای کشور، هیچگونه ماده سمی که قابلیت ایجاد مسمومیت را دارا باشد، مشاهده نشد.
۵/۲- به فضل الهی هیچ مورد فوتی یا عوارض جسمانی مانا و بلند مدت وجود نداشته است.
۵/۳- در اکثر قریب به اتفاق روشهای درمانی اعمال شده برای مراجعینی که اعلام بدحالی نموده و به درمانگاههای مختلف مراجعه کردهاند، صرفاً درمانهایی در حدّ دریافت اکسیژن، سرم و داروهای آرامبخش بوده است.
۵/۴- میانگین حضور مراجعین در درمانگاهها حدود دو ساعت بوده است و تعداد بسیار اندکی از آنها بستری کوتاه مدت شدهاند (آنهم بهدلیل اضطراب).
۵/۵- اظهارات متفاوت دانشآموزان یک کلاس از مشاهدات، بوهای استشمامی یا عوارض جسمانی قابل تأمل بود (مثلاً در مورد جامد، مایع یا گاز بودن مواد ادعا شده؛ رنگ مواد؛ بوی مواد؛ تنوع عوارض اعلامی و ...).
۵/۶- حالت سرایت ادعاها از اماکن نزدیک به یکدیگر (عامل همجواری) به گونهای که با ادعای بدحالی در یک کلاس، دانشآموزان کلاس دیگر پس از اطلاع از وضعیت آن کلاس، اعلام بدحالی کردهاند، در حالی که کلاسهای غیرمطلع، هیچ مشکلی را اعلام نکردهاند.
۵/۷- از نکات بسیار قابل تأمّل اینکه در اکثر قریب به اتفاق موارد، ادعای بدحالی مختص دانشآموزان بوده است و مصادیق بسیار نادر و انگشت شماری از اعلام مسمومیت در کادر آموزشی یا عوامل خدماتی مدارس گزارش شده است.
۵/۸- «تمارض» یکی از عواملِ اثبات شده به تعداد قابل توجه، بوده است. در بررسی انگیزههای تمارض، سه انگیزهی بازیگوشی، فرار از درس و امتحان، و در موارد اندکی انگیزههای القایی دیگران، بهمنظور ایجاد التهاب و اغتشاش دخیل بوده است.
۵/۹- در بررسیهای ستادی و مطالعات آماری، ۸۶% از مدارس اعلام کنندهی بدحالی، دخترانه و ۱۴% پسرانه بودهاند.
۵/۱۰- از آموزشگاههای یاد شده به تفکیکِ مقطع تحصیلی به ترتیب: ۶۸% مقطع متوسطه دوم، ۱۶% مقطع ابتدایی، ۱۵% مقطع متوسطه اول و ۱% خوابگاه دانشجویی دختران بودهاند.
۵/۱۱- فراوانی دانشآموزان دارای ادعای بدحالی در استانهای مختلف به ترتیب: بیشترین تعداد دانشآموز بهلحاظ اعلام مسمومیت استانِ خوزستان و کمترین تعداد دانشآموز در استانِ خراسان جنوبی بوده است.
۶- نقش اردوگاه خصم در شکلگیری و استمرار غائلهی مدارس
وزارت اطلاعات در چند اطلاعیه و بیانیههای تبیینی مقطع اغتشاشات، در مورد نقش رژیم تروریست آمریکا و ایادی و گروهکهای رنگارنگی که به نیابت از آن رژیم در اغتشاشات پاییز گذشته به ایفای نقش پرداختند، اطلاعات شفافی منتشر نمود. طی آن اغتشاشات، آمریکا و دنبالهروهای اروپایی، منطقهیی و عمّال داخلیاش، گستردهترین و قویترین عملیات شناختی، روانی و تروریستی را برای براندازی نظام مقدس جمهوری اسلامی به اجرا گذاشتند تا آنجا که ابلهانه و خام اندیشانه، نام انقلاب بر پروژهی ضدملّی اغتشاش و خرابکاری و ایرانیکشی گذاردند. اما ایستادگی سترگ ملّت ایران و رهبری حکیمانهی مقام معظم ولایت فقیه (مدظلهالعالی) و هوشیاری و فداکاری نیروهای حافظ امنیت کشور، بزرگترین پروژهی براندازی خصمِ وحشی و جنگ ترکیبی را نقش بر آب کرد و سرمایهگذاریهای سنگین مالی، اطلاعاتی و نیروی انسانی آنها را به «هباءً منثورا» تبدیل نمود.
بر مبنای اطلاعات موثق، رژیم مافیایی آمریکا پس از تجزیه و تحلیل علل شکست بزرگ خود و تشخیص سه عامل ناکامی پروژه اغتشاشات، انتقامگیری از آن سه عامل را در سرلوحهی اقدامات مخرب خویش قرار داد:
الف) از پیش به نقش رهبریِ حکیم انقلاب در ایستادگی و بالندگی نظام، واقف و ایشان را هدف تهاجمات ناجوانمردانهی خویش قرار داده بودند. اینک حملهی همه جانبه به معظمله و متهم سازی ایشان را در کلیهی مسائل و رویدادهای کشور، درصدر توطئههای خویش قرار دادند.
ب) عدم همراهی قاطبهی ملّت با عوامل اغتشاشات پاییز را از دلایل عمدهی ناکامی آن پروژه تحلیل نمودند؛ بنابراین «خلق غائلهیی دیگر که تودهی مردم را به ستوه آورد و به اعتراض وا دارد» در اولویت اقدامات شیطانی آنها قرار گرفت.
ج) هوشیاری، پایمردی، اشراف و فداکاری نیروهای حافظ امنیت کشور را از دلایل مؤثر در مهار جنگ همهجانبه و ترکیبی یافتند؛ لذا این بار همان مؤلفهی اقتدار نظام یعنی امنیت و نیروهای حافظ آنرا بهعنوان هدف خاص خویش قرار دادند.
در این خصوص مواردی به اختصار مورد اشاره قرار میگیرند:
۶/۱- همزمان با پروژهی اغتشاشات پاییز ۱۴۰۱، نشانههایی از تلاش عوامل دشمن برای هدف قرار دادن دانشآموزان (بهویژه دختران) و به تعطیلی کشاندن مدارس ملاحظه شد. بهعنوان مثال در تاریخ ششم آذر ماه ۱۴۰۱ و سه روز پیش از ادعای مسمومیت در مدارس قم، یکی از حسابهای کاربری فعال ضدانقلاب، چگونگی تعطیلی مدارس از طریق تولید و انتشار بوی نامطلوب را ذیل پروژهای به نام «راهکاری برای به اعتصاب کشاندن مدارس و ادارات» آموزش داده است. پس از آن یکی از حسابهای کاربری حامی رژیم صهیونیستی خط «نفرستادن دانشآموزان به مدرسه» را ترویج کرده است. حساب کاربری دیگری از حامیان رژیم صهیونیستی، صبح روز نهم آذر ماه (روز اولین حادثهی اعلامی استان قم) متنی تهدیدآمیز منتشر و در آن متن به اقدامات دختران دبیرستانی محلهی خاصی در قم اشاره کرده و در همان روز آنرا برای حساب کاربری «اسرائیل به فارسی» و دیگر کانالهای مورد بهرهبرداری رژیم صهیونیستی ارسال کرده بود.
بررسیهای بعدی نشان دادند که از تیرماه ۱۴۰۱ دو کانال و صفحهی مشخص مبادرت به ارتباط گیری و شبکهسازی در میان تعدادی از دانشآموزان مدارس اعلام کنندهی بدحالی در قم کرده بودند. شماری از عوامل مذکور شناسایی و پس از اثبات و مستندسازی ارتباط آنها با حسابهای کاربری یادشده و نقشی که در ترویج دروغ مسمومیت ایفا کرده بودند، با حکم مرجع قضایی ذیربط بازداشت شدند.
ادامه تحقیقات نشان داد که شبکهی آمریکایی- صهیونیستی موسوم به «بنیاد دفاع از دمکراسیها» در تاریخ ۲۵ شهریور ۱۴۰۱، خط «نفرستادن دانشآموزان به مدرسه» را دنبال کرده است. در مصداقی دیگر در اواخر مهر ماه، اشاره مستقیم عوامل دشمن به «مسمومیت دانشآموزان دختر بدون گذاشتن رد آشکار» در یکی از اتاقهای خصوصی ضدانقلاب در کلابهاوس کشف گردید.
پس از آن دهها هزار پیام با مضمون جلوگیری از فرستادن دانشآموزان به مدارس، تعطیلی مدارس، تهدید به مسمومیت و هراس افکنی نسبت به مدارس، در سکوها و شبکهها و حسابهای کاربری گروهکهای ضدانقلاب و عوامل رژیم صهیونیستی و ایادی داخلی آنها تولید و منتشر شدند.
۶/۲- امپراطوری رسانهای جریان سلطه از همان آغاز، با شیوه و حجمی که بیانگر آمادگی قبلی میباشد، به صحنه ورود نموده و به موجآفرینی کم سابقه پیرامون موضوع و متهمسازی نظام به ناکارآمدی پرداختند و در نهایت نظام را بهعنوان عاملِ ایجاد مسمومیت در مدارس دخترانه معرفی کردند! جریان تحریف با روایتسازی مجعول، ادبیاتی همچون «حملات شیمیایی و بیولوژیک به مدارس» را تولید و ترویج کرد. علاوه بر آن به مشابهتسازی این رویدادها با حوادثی همچون برخی اسیدپاشیها در گذشته و همانندسازی با برخی رفتارها و تصمیمات گروه طالبان در خصوص تحصیل و اشتغال زنان و تولید انگارههای ذهنی از «انتقام نظام از زنان بهدلیل اغتشاشات پاییز ۱۴۰۱ و ...» پرداختند.
۶/۳- همزمان با جریان مسلط رسانهیی اردوگاه دشمن، متأسفانه برخی رسانههای داخلی و انسان رسانههای وابسته و بعضی تریبونهای خاص در مرکز و برخی استانها و تعدادی از سیاسیون امتحان پس داده و مردود شده و عوامل فتنه ۸۸، همان خطوط ابلاغی امپراطوری رسانهای جریان سلطه را، عیناً در پیش گرفتند. در میان این جماعت، گروهی وجود دارند که پیش از این و در انتخابات سال ۸۸ نظام را متهم به تقلب، در حوادث ۹۶ و ۹۸ حاکمیت را متهم اصلی آشوب و عامل کشتار، در حادثهی تروریستی فجیع و دلخراش حرم شاهچراغ (سلامالله علیه) نظام را عامل آن واقعه (حتی پس از شناسایی و بازداشت تروریستهای تکفیری!)، در رویداد تلخ درگذشت دختری در محل پلیس امنیت اخلاقی و در مجموعهی اغتشاشات پس از آن و کشته شدن تعدادی از هموطنان، در همهی این رویدادها و سوانح و حوادث، نظام مظلوم جمهوری اسلامی یا نیروهای بسیجی و جریانات معتقد و حامی نظام را بهعنوان عامل مستقیم انجام جنایت معرفی میکردند.
مضاف بر اینها، خط و جریان «کشتهسازی» در کل وقایع پیشگفته، بهدنبال تولید کشته و فراهم آوردن جسد، آن هم از دختران و سنین کودک و نوجوان، برای ایجاد تنشهای عاطفی در جامعه و متهمسازی نظام بود. این جریان علاوه بر کشتهسازیهای متعدد و متنوع مقطع اغتشاشات ۱۴۰۱، در جریان مسمومیتهای ادعایی مدارس، چندین تلاش پرحجم بهعمل آورد که جملگی با شکست مواجه شدند. بهعنوان نمونه فوت تأسف بار دختر نوجوان قمی، مرحومه فاطمه رضایی بر اثر بیماری، موجب سوءاستفادهی بیرحمانه و ناجوانمردانهی جریانات معاند داخلی و خارجی شد. سرمایهگذاری برقآسایی برای این واقعهی غمانگیز بهعمل آوردند تا آنجا که در روز اول انتساب این درگذشت به مسمومیت مدارس، با ذوقزدگی رکورد فعالیتهای پیشین خود را شکستند و تعداد انتشار هشتگ بهنام فاطمه رضایی، از سوژهی قبلی آنها پیشی گرفت. اما توضیحات صادقانه و بههنگام خانوادهی محترم رضایی، سبب رسواشدن جریان معاند و شکست سنگین این پروژه گردید. این شکست چنان بود که ساعاتی پس از انتشار شایعهی فوت آن مرحومه و اوجگیری انتشار محتوا با نام وی، هشتگها میرا شد. پس از این ناکامی، جریان ضدانقلاب بلافاصله هشتگهای حمله شیمیایی و حمله بیولوژیک را جایگزین هشتگ میرا شده کردند!
۶/۴- موضعگیری بیگانگان و سازمانهای بینالمللی
همچون همهی غائلههای مورد علاقه یا تولید شده توسط بیگانگان، در ماجرای مسمومیتهای ادعایی نیز پس از آتش تهیهی سنگین توپخانههای جنگ رسانهای غربی و ایادی آنها، مقامات و دیپلماتها و سازمانهای بینالمللیِ دنبالهرو آنان وارد ماجرا شدند. صرف نظر از دهها مصداقِ حاصل از روشهای جمعآوری پنهان که از پشت پردههای اقدامات و اظهارات آنها در محافل خصوصی وجود دارد، صِرفِ توجه به مواضع آشکار کانونهای مورد اشاره نیز میتواند گویای ذوقزدگی از وقوع برخی رویدادهای مدارس و سوءاستفاده از آنها باشد. بهعنوان نمونه سفیر انگلستان در تهران ضمن اعلام ظاهری همدردی با خانوادههای ایرانی، بلافاصله سریالی بودن مسمومیتها را القاء و از «پایان ناپذیر بودن آنها» خبر میدهد (.. مسمومیتهای سریالی که تمامی ندارد؟!).
نمونهی دیگر، اظهارات وزیر خارجهی آلمان بود که دلیل مسمومیتهای ادعایی را «حملات با گاز شیمیایی» تشخیص و اعلام مینماید! البته حافظهی تاریخی ملّت ایران با تخصص دولت آلمان در تولید و بهرهبرداری از گازهای شیمیایی در تسلیحات نامتعارف و صدور آن برای بعثیها در زمان حملهی آنها به ایران، کاملاً آشنا است.
از همین دست، قضاوتِ رئیس کمیتهی روابط خارجی مجلس نمایندگان رژیم مافیایی آمریکا است که او نیز عمدی بودن اتفاقات و گازِ سمی بودن مواد را ادعا مینماید.
پارلمان اروپا در اسفند ماه گذشته با تصویب قطعنامهای ضمن طرح اتهامات واهی و بیاساس علیه نظام جمهوری اسلامی ایران، «مسمومیت دانشآموزان دختر در ایران را به ساکت کردن زنان و دختران در ایران مرتبط دانسته» و آنرا محکوم مینماید!
کمیساریای حقوقِ بشر سازمان ملل بر ضرورت «تحقیقات شفاف و مجازات عاملان مسمومیت دانشآموزان در ایران» تأکید مینماید، فارغ از اینکه مراجع قضایی ایران هر جنایتکاری را محاکمه و مجازات نمایند، همین دار و دستهی ریاکار به حمایت از محکومان و جنایتکاران بر میخیزند.
این قبیل اعلام نگرانیها و همدردیهای مُزوّرانه در حالی است که عوامل همهی عملیات تروریستی گذشته علیه ملّت مظلوم ایران در خاک آمریکا، اروپا و کانادا حضور دارند و تحتالحمایهی رسمی دولتهای آن کشورها هستند. مضاف بر این، هماینک و در ماجرای «مسمومیتهای القایی مقامات غربی» نیز عواملی در خاک کشورهای فوقالذکر زندگی میکنند که بهصورت کاملاً آشکار و با آزادی کامل، روشهای ایجاد مسمومیت و مصدومیت در مدارس دخترانه، آنهم تحت عنوان «خرابکاری شرافتمندانه» را آموزش میدهند و این اعمال مجرمانه رسماً به اطلاع رژیمهای یادشده رسیده، اما آنها نه تنها هیچ اقدام بازدارندهای به عمل نیاوردهاند، بلکه مجرمین را هرچه بیشتر تحت حمایت مادی، معنوی و امنیتی خویش قرار داده اند.
۷- سخن آخر و جمعبندی پایانی
۷/۱- نتیجهی نهایی تحقیقات پیرامون موارد مجهولی که در ابتدا هدف گذاری شدند به این شرح است:
الف) مواد سمی در هیچیک از مدارس کشور پخش نشده است؛ اما عوامل غیرسمی که موجب ایجاد هراس شدهاند، بهطور سهوی یا تعمدی در برخی از محیطهای گزارش شده استعمال شده است.
ب) در خصوص عوامل انسانی، افراد متعددی که متهم به کاربست مواد فوقالذکر بودند شناسایی، احضار یا بازداشت شدند و به تناسب تخلفات یا جرایم خود، مورد تذکر، تشکیل سابقه یا معرفی به مرجع محترم قضایی قرار گرفتند.
ج) قطعاً شبکهی انتشار مواد مسموم کننده در کشور، وجود نداشته، اما شبکههای متعدد در فضای مجازی (از داخل یا خارج از کشور) به تولید و انتشار شایعات، دامن زدن به مدرسههراسی، تلاش برای تعطیلی مدارس، به اعتراض کشاندن اولیاء دانشآموزان، متهمسازی تعمدی نظام جمهوری اسلامی و افراد و جریانات معتقد به نظام، به تعداد قابل توجهی ردیابی و شناسایی شدند که جملگی آنها تحت تعقیب قرار گرفته یا خواهند گرفت.
۷/۲- نقش عاملِ هراسِ جمعی در بسیاری از وقایع مورد نظر، انکار ناپذیر میباشد.
۷/۳- ایفای نقش دشمن در دامنزدن به غائله، کاملاً محرز و انکارناپذیر است. اعم از افراد، کانونها، گروهکها و حسابهای کاربری و رسانههای جریان مسلط رسانهیی غربی (بهویژه فارسی زبانها) که در چند ماه گذشته این موضوع را هدف و سوژهی اصلی خویش قرار داده بودند؛ و نیز تعدادی از سیاسیون بیگانه و نهادهای خارجی و سازمانهای بینالمللی که نقش آتش بیار معرکه را ایفا کردند، هر یک حلقهیی از زنجیرهی جنگ ترکیبی را تشکیل دادند.
۷/۴- با توجه به مجموعه آثار منفی و مخربِ موضوع مسمومیتهای ادعایی بر جامعه بهویژه بر دانشآموزان و نونهالان کشور و اولیاء محترم آنها و بر درس و تحصیل و تلاشهای علمی کشور، ارادهی قطعی نظام بر برخورد جدی و بدون اغماض با عوامل دامن زننده به آن میباشد.
۷/۵- حق پیگرد قانونی افراد، گروهها، رسانهها و انسان رسانههای وابستهیی که در امتداد خط دشمنان ملّت ایران، اتهاماتی به نظام یا به افراد و جریانات بیگناه وارد کردند، محفوظ خواهد بود.
۷/۶- از آنجا که دشمنانِ ایران و اسلام در هر صورت و به هر شکلی دشمنی خود را بروز میدهند، از مردم شریف ایران، بهویژه از اولیای محترم دانشآموزان استدعا دارد که همچون گذشته، با حفظ آرامش و هوشیاری حداکثری، هرگونه موارد مشکوک را به ستاد خبری وزارت اطلاعات (۱۱۳) یا به سایر دستگاههای امنیتی و انتظامی کشور اعلام فرمایند.